part 8
part 8
از زبان لیلی
وارد ساختمون کمپانی شدیم خیلی بزرگ بود سانزو رفت تا بپرسه برای دیدن مدیر باید کجابریم
علامت سانزو £
£لیلی باید بریم طبقه ۴
؛،باشه
(سوار آسانسور شدیم)
؛،خب بعدش چی کجا بریم؟
£هم اهان باید بریم سومین دفتر از سمت چپ
؛،اوکی
(از آسانسو پیاده شدن)
،؛خب اولین دفتر ...... دومین دفتر
از زبان سانزو
لیلی داشت دفتر ها رو میشمورد مگه بچس؟ دخل این فکرا غرق بودم که با یکی برخورد کردم
؟؟ببخشید حواسم نبود
£من معذرت میخوام
؟؟شما ها مشتری هستید؟
؛،خیر ما با مدیر اینجا کار داریم
؟؟آها باشه من لویی هستم بازیکن اینجام
£من هم سانزو هستم از دیدنت خوشحال شدم
؛،منم لیلی هستم امیدوارم دوباره ببینمت
(در زدن برای ورود به دفتر مدیر)
علامت مدیر¤
£تق تق ببخشید میتونیم وارد شیم
¤بیاید داخل
؛،سلام عرض شد من لیلی کیوسکه هستم
£سلام منم سانزوهستم
¤بله اهان منتظرتون بودم پرواز چطور بود راحت بودید میبینم که باهم از قبل آشنا بودید
£ممنون بله راحت بود واره خب میشه گفت از قبل همدیگه رو میشناسیم
؛،خب درمورد قرار داد
¤خب بله بفرمایید بنشینید تا درمورد قرار داد صحبت کنیم
(بعد از بحث واینا خب )
؛،ممنون
¤خب جالا رسمن شما دونفر عضو کمپانی ما شدید حالا میتونید به خوابگاه بچه ها ی تیمتون برید
£ممنون
؛،آریگاتو فقط کجاست؟
¤تو یه ساختمان دیگه که پشت کمپانیه
£واو ممنون ما دیگه رفع زحمت میکنیم
؛،جانه
(رفتن به بیرون از کمپانی)
£هی لیلی بنظرت اون یارو لویی هم اونجاست؟
؛،یارو مارو به درک من الان ساختمانش برام مهمه یعنی اتاقم چه شکلیه
£حالا آب دهنت رو جمع کن ببنینم اه حالم بد شد
؛،فکر کنم همینه بدو
£هی کجا میری وایستا
(بعد از کلی مسابقه دو بالاخره به در رسیدن)
؛،من بردم هه ها ....
£نخیرم من بردم
از زبان لیلی
داشتیم جروبحث میکردیم که یهو صدای پای چند نفر رو از پشتم شنیدم که یکیشون گفت...........
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خب ببخشید طول کشید ☺
حمایت کنید بعدا پارت بعدم میزارم😎
ببخشید اگر خطای تایپی داره
از زبان لیلی
وارد ساختمون کمپانی شدیم خیلی بزرگ بود سانزو رفت تا بپرسه برای دیدن مدیر باید کجابریم
علامت سانزو £
£لیلی باید بریم طبقه ۴
؛،باشه
(سوار آسانسور شدیم)
؛،خب بعدش چی کجا بریم؟
£هم اهان باید بریم سومین دفتر از سمت چپ
؛،اوکی
(از آسانسو پیاده شدن)
،؛خب اولین دفتر ...... دومین دفتر
از زبان سانزو
لیلی داشت دفتر ها رو میشمورد مگه بچس؟ دخل این فکرا غرق بودم که با یکی برخورد کردم
؟؟ببخشید حواسم نبود
£من معذرت میخوام
؟؟شما ها مشتری هستید؟
؛،خیر ما با مدیر اینجا کار داریم
؟؟آها باشه من لویی هستم بازیکن اینجام
£من هم سانزو هستم از دیدنت خوشحال شدم
؛،منم لیلی هستم امیدوارم دوباره ببینمت
(در زدن برای ورود به دفتر مدیر)
علامت مدیر¤
£تق تق ببخشید میتونیم وارد شیم
¤بیاید داخل
؛،سلام عرض شد من لیلی کیوسکه هستم
£سلام منم سانزوهستم
¤بله اهان منتظرتون بودم پرواز چطور بود راحت بودید میبینم که باهم از قبل آشنا بودید
£ممنون بله راحت بود واره خب میشه گفت از قبل همدیگه رو میشناسیم
؛،خب درمورد قرار داد
¤خب بله بفرمایید بنشینید تا درمورد قرار داد صحبت کنیم
(بعد از بحث واینا خب )
؛،ممنون
¤خب جالا رسمن شما دونفر عضو کمپانی ما شدید حالا میتونید به خوابگاه بچه ها ی تیمتون برید
£ممنون
؛،آریگاتو فقط کجاست؟
¤تو یه ساختمان دیگه که پشت کمپانیه
£واو ممنون ما دیگه رفع زحمت میکنیم
؛،جانه
(رفتن به بیرون از کمپانی)
£هی لیلی بنظرت اون یارو لویی هم اونجاست؟
؛،یارو مارو به درک من الان ساختمانش برام مهمه یعنی اتاقم چه شکلیه
£حالا آب دهنت رو جمع کن ببنینم اه حالم بد شد
؛،فکر کنم همینه بدو
£هی کجا میری وایستا
(بعد از کلی مسابقه دو بالاخره به در رسیدن)
؛،من بردم هه ها ....
£نخیرم من بردم
از زبان لیلی
داشتیم جروبحث میکردیم که یهو صدای پای چند نفر رو از پشتم شنیدم که یکیشون گفت...........
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خب ببخشید طول کشید ☺
حمایت کنید بعدا پارت بعدم میزارم😎
ببخشید اگر خطای تایپی داره
۲.۸k
۱۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.