قسمت ۲ رمان ( عشق زیبا )
🌈☃️🃏🧸عشق زیبا❤️🔥🪽🦦🍭
و وقتی که اون پسرای جذابی که منا مسخره میکردن اومدن سمتم و باز میخواستن منا مسخره کنن ولی منا نشناختن!!!
و گفتن دانش آموز جدید هستی؟
منم گفتم امممم نه من مینا ام
همه با فریاد گفتند چییییییییییی!!!
من کمی ترسیدم و عقب کشیدم
ولی اون پسر جذاب که همیشه پسر آرزوهامه و اسمش( یانگ سو ) بود درسته اون یک پسر کره ایی بود ازون جذاباشااااا خب بعد دستما گرفت و منا کشید سمت خودش
زیادی نزدیکه هم بودم
استرس کل وجودما فرا گرفته بود تا یه پسر دیگه باز منا کشید سمت خودش و این کشش ادامه پیدا کرد و دعوا شد
دعوا خیلی طول کشید اما با آمدن معلم بچه ها آروم گرفتن.
مدرسه تمام شد و همه داشتن میرفتن سمت خونه که یهو یانگ سو راهما بست و گفت باهام میای اولش فکرای خوبی نکردم ولی بدون اینکه بگم میام دستما گرفت و کشوندم تو ........
و وقتی که اون پسرای جذابی که منا مسخره میکردن اومدن سمتم و باز میخواستن منا مسخره کنن ولی منا نشناختن!!!
و گفتن دانش آموز جدید هستی؟
منم گفتم امممم نه من مینا ام
همه با فریاد گفتند چییییییییییی!!!
من کمی ترسیدم و عقب کشیدم
ولی اون پسر جذاب که همیشه پسر آرزوهامه و اسمش( یانگ سو ) بود درسته اون یک پسر کره ایی بود ازون جذاباشااااا خب بعد دستما گرفت و منا کشید سمت خودش
زیادی نزدیکه هم بودم
استرس کل وجودما فرا گرفته بود تا یه پسر دیگه باز منا کشید سمت خودش و این کشش ادامه پیدا کرد و دعوا شد
دعوا خیلی طول کشید اما با آمدن معلم بچه ها آروم گرفتن.
مدرسه تمام شد و همه داشتن میرفتن سمت خونه که یهو یانگ سو راهما بست و گفت باهام میای اولش فکرای خوبی نکردم ولی بدون اینکه بگم میام دستما گرفت و کشوندم تو ........
۱.۴k
۰۷ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.