فیک جیمین ادامه

ادامه
متن پیام:«سلام نوتلای شیرینم...فکر کنم خوابی...مگه نه عزیزکم؟...خوب...بیبی اینجا همه چیز خوبه، همه خوبن و منم تازه از سئول خارج شدم و تا جایی که امکان داشته باشه زود میام تا موچیمو ببینم...باشه؟...دوستت دارم، کاپ کیک کوچولوم:)...»
زود شروع به تایپ کردن کرد و با ذوق نوشت:
«سلام جیمینااااا...دلم برات تنگ شده🥺ولی ببین، فقط دلم میخواد بی احتیاطی کنی تا خودم با دمپایی ابری بیوفتم دنبالت🩴و این که...زود بیا🥺راستی، من بیشتر 🥺»
چند دقیقه بعد، نوتیف دیگه ای براش از طرف جیمینی اومد
«ولی من دلم برات بیشتر تنگ شده هاااا🙃ولی دمپایی ات من گله، هرکی نخوره خله😎(یاد جیران افتادم://///) بعدشم چطوری میشه؟ معلومه که من بیشتر دوستت دارمممم»
*سخن نویسنده:خوووووب...امتحانا چطور بود؟..بنده به شخصه به شدت پرانرژی ریدم😎(البته شوخی میکنما🙃)..راستییییی...تولدم مبارک🤧🤧🤧🤧آره دیگه...پارت هم به مناسبت تولدم بود🤧زودتر پارتا رو میدم چون برا فیک بعد مث چی ذوق دارم 🥺🥺🥺*

سخن ادمین:
ایتجیحسایدکیمتدیدکقمقخلقرقومزمو
عرررررررر
تولدت بینهایت مبارک کیوووووتییییی اونی😭😭🎀🎀🎊🎊
از دور میبوسمتتتت✨️💋🤧🫂مرسی که هستی😊💜🥺





سخن دگر:
ینیییی کامنت نبینم میرم،دیگم نمیامممم✌️🥺

#فیک
#جیمین
#سناریو