چند پارتی جونگکوک

وقتی حوصلت سر رفته بود۰۰۰ part1

جونگکوک _ ا.ت +

( ظهر بود روی مبل نشسته بودمو فیلم میدیدم جونگکوک داشت تو اشپز خونه ویسکی درست میکرد اوووف منم حوصلم سر رفته بود رفتم از پشت جونگکوک رو بغل کردم)

_ سلام خوشگل خانم چیشده؟
+ هیچی حوصلم سر رفته
( جونگکوک برگشت منو بلند کرد و گذشت رو اپن و پاهامو از هم باز کرد و اومد بین پاهام)
_ خب میخوای چیکار کنی؟
+ نمیدونم ( کیوت)
_( خنده) خب میخوای بریم بیرون؟
+ نه
_ پس چی؟
+ بیا بازی کنیم
_ گیم؟
+ اره
_ اوکی تو برو تلویزیون رو روشن کن منم بیام
+ باشه
(تلویزیون رو روشن کردم و گیم رو گذاشتم و بعد جونگکوک اومد من بتمن رو انتخاب کردم جونگکوک جوکر رو)
_ بیا شرط ببندیم اگه تو بردی هر کاری تو بگی انجام میدیم ولی اگه من بردم هر کاری من بگم باشه؟
+باشه
5 مین بعد
_ عه ا.ت تو قدرت های مخفی داری قبول نیست
+ خب توعم داری بعدشم به من چه میخواستی جوکر رو انتخاب نمیکردی
_ ا.ت یه کاری نکن طوری به فاکت بدم که صد تا دکترم نتونن درستت کنن
+ خب بابا باشه بازیتو بکن
10 مین بعد
_ اره اره همینه من بردم