part: 1

هانا ویو
از خستگی پخش زمین شدم
هانا: ایییی لینو تورو هرکی دوس داری بسه دیگه جون ندارم
هیونجین: هیونگ راس میگع بزا استراحت کنیم
لینو: پاشید یه دور دیگه تمرین کنیم
قرار بود با استری کیدز یه همکاری داشته باشیم که به لطف لینو پدرمون درومد یه ماهه که داریم رو اهنگ و دنسش کار میکنیم امروزم کنسرته اومدیم جایی که قراره کنسرت برگزار بشه داریم رو استیج تمرین میکنیم
ههم مون برگشتیم نگاهی به چان کردیم و تمام معصومیتمونو تو چشامون ریختیم که گف
چان: بخدا منم کاری ازم نمیاد پاشید تمرین کنیم
هممون پاشدیم
وقتی یه دور کامل دنس رو تموم کردیم منیجر اومد گف بریم اماده شیم
هانا: خدا هرچی میخوای بهت بده مارو از دست این نجات دادی
همه: ارع
لینو:هی مگه چیکار کردم من شما تنبلین من چمع
بعد3ساعت میکاپ و مدل موهامون تموم شد داشتیم انرژی زا میخوردیم
چان: بیاین تا نرفتیم یه دور اهنگو تمرین کنیم
همه: باشه
یه دور اهنگو تمرین کردیم که وقتش، شد بریم رو استیج
**
الان زمان صحبت کردن با فنامون بود 1ساعتی گذشته بود بطری ابو برداشتم ریختم رو خودم داشتم از گرما اتیش میگرفتم
همینجوری داشتیم با فنا حرف میزدیم که با حرفی که جونگین زد با تعجب زل زدیم بهش
جونگین: بچه ها ی خبر خوب من دیگه مکنه نیستم (لبخند)
کل سالنو سکوت برداشتع بود
جونگین: چون هانا مکنه اس(داد، خنده)
ازین حرفش خندم گرف
هانا: منه بدبخت همه جا مکنه ام
هان: چون مکنه کیپاپی
هانا: هعییی
لینو: هی مکنه بودن بد نیستا
جونگین: جای ما نیستی بدونی چه دردی میکشیم
هیونجین: شماها درد میکشین یا ما که بعضی وقتا کاری میکنین دلمون میخواد خودکشی کنیم
هانا: ن ما شرو شیطون نیستیم شماها زیادی حساسین
چانگبین: از حساس بودنمونه که شماها مارو دق مرگ کردین
فلیکس: این دوتا مکنه مقصرن ولی کیه که قبول کنه
دیگه اخرای کنسرتو البته بدترین لحظع اش بودکه چان اعلامش کرد
چان: خب خب بدترین لحظه کنسرت یعنی لحظه خداحافظی رسیده
همه: نهه
هانا: چرا همیشه اخرای کنسرت انقد بده
هان: با اینکه دلمون نمیخواد بریم ولی باید بریم خدافظ
هممون با فنا خدافظی کردیم رفتیم پشت صحنه هر کدوممون یه جا افتادیم
از خستگی
1روز بعد
سوهی: هانا پاشو باید بریم تمرین
هانا: باشه
پاشدم تا یون کیونگ نیومده رفتم حموم