تک پارتی...
تک پارتی...
کوک: تهیونگ تهیونگ گوشیت زنگ میخوره ... کجایی ات بدبخت خودشو کشت پست گوشی ...
تهیونگ : خیلی خب آمدم
تهیونگ : الو سلام عزیزم حالت خوبه ... امم منم دلم برات تنگ شده ... اره داریم تمرین میکردیم الان تو تایم استراحت هستیم ... مرسی قشنگم اره چیزی نمی خوای برات بگیرم ... پس خداحافظ ...
تهیونگ : کوک داداش جر رفتی از خنده حرفی حدیثی هست بگو ماهم فیض ببریم ...
همانا بر روی کاناپه نشست سیب سرخی رو برداشت گازی زد ...
کوک: تهیونگ تو چقد زن زلیلی این رفتاری که تو با ات داری من یونا ندارم ....
رو کاناپه رو به روی تهیونگ نشستم ... داداش بیا راه کار های زن زلیل نشدن رو بهت آموزش بدم ...
ببین من تا به یونا به چیزی میگم میگه چشم هر چی تو بگی ...
یونا جرعت ندارن رو حرف من حرفی بزنه ... کلن عادت نداره به حرف های من نه بگه یونا همش فقط اطاعت میکنه ...ولی اینجوری که من دیدم تو از ات اطاعت میکنی...
تهیونگ که یه ابروش رو بالا انداخت : واقعن
کوک: اره داداش گلم با من مثل رییسش رفتار میکنه ...
راوی «« که صدای گوشی کوک پلی شد نذاشت ادامه حرفش رو بگه
کوک: عه یوناست اهم اهم .... الو سلام قند عسلم خوبی من خوبم تو باید خوب باشی قربونت برم اره میگیرم پس بای ...
تهیونگ : کوک فقط بتمرگ سرجات با این زن زلیلیت تو از من که بدتری ... یه پس کله ای آبدار شیرین مهمون کوک کردم ... اینم پاداشت
جیمین از اون طرف: کوک بهتره از اون آموزش ها برا خودت استفاده کنی
کوک: اخخخم دست فیله دیگه داشتم آموزش میدادم خو .... اره داشتنم میگفتم ... یونا به حرف رو حرف من بزنه دیگه جرعت خونه موندن رو نداره ....
تهیونگ: بتمرگ
کوک: تهیونگ تهیونگ گوشیت زنگ میخوره ... کجایی ات بدبخت خودشو کشت پست گوشی ...
تهیونگ : خیلی خب آمدم
تهیونگ : الو سلام عزیزم حالت خوبه ... امم منم دلم برات تنگ شده ... اره داریم تمرین میکردیم الان تو تایم استراحت هستیم ... مرسی قشنگم اره چیزی نمی خوای برات بگیرم ... پس خداحافظ ...
تهیونگ : کوک داداش جر رفتی از خنده حرفی حدیثی هست بگو ماهم فیض ببریم ...
همانا بر روی کاناپه نشست سیب سرخی رو برداشت گازی زد ...
کوک: تهیونگ تو چقد زن زلیلی این رفتاری که تو با ات داری من یونا ندارم ....
رو کاناپه رو به روی تهیونگ نشستم ... داداش بیا راه کار های زن زلیل نشدن رو بهت آموزش بدم ...
ببین من تا به یونا به چیزی میگم میگه چشم هر چی تو بگی ...
یونا جرعت ندارن رو حرف من حرفی بزنه ... کلن عادت نداره به حرف های من نه بگه یونا همش فقط اطاعت میکنه ...ولی اینجوری که من دیدم تو از ات اطاعت میکنی...
تهیونگ که یه ابروش رو بالا انداخت : واقعن
کوک: اره داداش گلم با من مثل رییسش رفتار میکنه ...
راوی «« که صدای گوشی کوک پلی شد نذاشت ادامه حرفش رو بگه
کوک: عه یوناست اهم اهم .... الو سلام قند عسلم خوبی من خوبم تو باید خوب باشی قربونت برم اره میگیرم پس بای ...
تهیونگ : کوک فقط بتمرگ سرجات با این زن زلیلیت تو از من که بدتری ... یه پس کله ای آبدار شیرین مهمون کوک کردم ... اینم پاداشت
جیمین از اون طرف: کوک بهتره از اون آموزش ها برا خودت استفاده کنی
کوک: اخخخم دست فیله دیگه داشتم آموزش میدادم خو .... اره داشتنم میگفتم ... یونا به حرف رو حرف من بزنه دیگه جرعت خونه موندن رو نداره ....
تهیونگ: بتمرگ
۱۱.۱k
۲۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.