⛓🖇my dady🖇⛓ p.30
همونطور ک م داستم دور گردنش بود و اون دستاش دور کمرم بود خیلی یواش تکون میخوردیم انگار داشتیم میرقصیدیم
هیون شیک :من !....یا تو!
ا.ت:ببخشیدا تو ول کردی رفتی
هیون شیک :نمیخای بغلم کنی یا مث اون موقع وقتی خواستم برو گریه کنی
ا.ت :یا عوضی چرا بهم نگفتی داری میای (با بغض)
هیون شیک : یا بغض نکن میخاستم سوپرایز شی
ا.ت: عاها دلم برات تنگ شدع بود لعنتی (با پایین امدن یک قطره اشک از چشماش )
با این حرفش هیون شیک ا.ت و تو بغلش گرف و ا.ت تو بغل هیون شیک گم شد بود
ویو ا.ت
خیلی دلم واسش تنگ شدع بود بیشعور مث داداش نداشتم بود سفت بغلش کردم و اونم با دستاش سرم و نوازش میکرد و هراز گاهی بوسه ای روی سرم میزد سرم و از رو سینش برداشتم و اشکام و با شستش پاک کرد
هیون شیک :نبینم ابجی کوچولوم گریه کنه
ا.ت:بیا بریم پیش بچه ها (با خنده و کشیدن دماغش ب بالا
هیون شیک :قول نمیدم اذیتت نکنم
تا خواستم اعتراض کنم یکی از دستاشو زیر زانوم گذاشت و اون یکی رو رو کمرم و براید استایل بغلم کرد داشتم میخندیدیم ک رسیدیم پیش بچه ها امدم پایین نگاهی ب بیت نا کردم انگار مستیش کم بود
بیت نا :وایسا ببینم ا.ت شخصی ک کنارته هی.....
حرفش با کلمه ی درسته ی ا.ت غورت داد و بلند شد و دویید سمت هیون شیک پرید تو بغلش پاهاشو دور کمر هیون شیک حلقه کرد و سرشو روی شونه هاش گذاشت
هیون شیک :خوبع حداقل مث ا.ت بهم فوحش نمیدی
بیت نا :کثافت اشغال مرتیکه دیلاق عنتر چرا نگفتی بیایم دیدن هااااااااااا
هیون شیک:خواهر گلم م همین امروز رسیدم بعدم خطاتونم ک ماشالا عوض کردین از تو ک.ون مرغ شماره هاتونو درمیاوردم ؟
ا.ت:به هر حال
ویو ا.ت
برگشتم سمت کوک ک با نگاهای عصبیش ب بیت نا متو........
لایکو کامنت
هیون شیک :من !....یا تو!
ا.ت:ببخشیدا تو ول کردی رفتی
هیون شیک :نمیخای بغلم کنی یا مث اون موقع وقتی خواستم برو گریه کنی
ا.ت :یا عوضی چرا بهم نگفتی داری میای (با بغض)
هیون شیک : یا بغض نکن میخاستم سوپرایز شی
ا.ت: عاها دلم برات تنگ شدع بود لعنتی (با پایین امدن یک قطره اشک از چشماش )
با این حرفش هیون شیک ا.ت و تو بغلش گرف و ا.ت تو بغل هیون شیک گم شد بود
ویو ا.ت
خیلی دلم واسش تنگ شدع بود بیشعور مث داداش نداشتم بود سفت بغلش کردم و اونم با دستاش سرم و نوازش میکرد و هراز گاهی بوسه ای روی سرم میزد سرم و از رو سینش برداشتم و اشکام و با شستش پاک کرد
هیون شیک :نبینم ابجی کوچولوم گریه کنه
ا.ت:بیا بریم پیش بچه ها (با خنده و کشیدن دماغش ب بالا
هیون شیک :قول نمیدم اذیتت نکنم
تا خواستم اعتراض کنم یکی از دستاشو زیر زانوم گذاشت و اون یکی رو رو کمرم و براید استایل بغلم کرد داشتم میخندیدیم ک رسیدیم پیش بچه ها امدم پایین نگاهی ب بیت نا کردم انگار مستیش کم بود
بیت نا :وایسا ببینم ا.ت شخصی ک کنارته هی.....
حرفش با کلمه ی درسته ی ا.ت غورت داد و بلند شد و دویید سمت هیون شیک پرید تو بغلش پاهاشو دور کمر هیون شیک حلقه کرد و سرشو روی شونه هاش گذاشت
هیون شیک :خوبع حداقل مث ا.ت بهم فوحش نمیدی
بیت نا :کثافت اشغال مرتیکه دیلاق عنتر چرا نگفتی بیایم دیدن هااااااااااا
هیون شیک:خواهر گلم م همین امروز رسیدم بعدم خطاتونم ک ماشالا عوض کردین از تو ک.ون مرغ شماره هاتونو درمیاوردم ؟
ا.ت:به هر حال
ویو ا.ت
برگشتم سمت کوک ک با نگاهای عصبیش ب بیت نا متو........
لایکو کامنت
۱۱.۳k
۰۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.