عشق یا قتل پ ۱۹ ق ۶
پ ۱۹ ق ۶ : می وونگ....گریه نکن! فقط انتخاب کن عشق یا قتل!؟ قتل انجام میدی یا عشقتو انتخاب میکنی؟ .... عشق یا قتل.....عشق یا قتل.....عشق یا قتل؟؟
چند باری تکرارش کرد و تهیونگ فریادی کشید
تهیونگ...خفه شووووووو!!!!!!!
ا/ت...تهیونگ....نمیشه!....نکن...دستات زخمی شدن!
می وونگ... ۱۷ ثانیه ۱۶ ثانیه ....زود باشید!
تهیونگ مقابل ا/ت وایستاد و با گریه گفت
تهیونگ...من نمیخوام از دستت بدم ا/ت! من ..... من میخواستم باهات زندگی کنم! بچه دار شم!....شاید همش به خاطر منه!....من درست تصمیم نگرفتم!.....همش به خاطر انتقام هاناست!
ا/ت...منم میخواستم! انگار زندگی قسمت ما رو جدا نوشته بوده! روزگار میخواستن ما کنار هم نباشیم!.....انتقام برای اون لذت بخشه!..... پس تهیونگ....تو تو به من شلیک کن! باعث همه ی این اتفاق ها منم! تو میتونی ....من ک حتی یه دونه آدم هم نکشتم!
کلت رو داد تو دست تهیونگ و گذاشت روی سرش
ا/ت...بزن!
می وونگ.... ۱۰ ثانیه ۹ ثانیه
تهیونگ....نه نه!....میفهمی چی داری واسه خودت،میگی؟من چطوری به تو شلیک کنم!؟ نمیخوام! هرگز!
کلتو کنار زد و لبهاش رو بوسید ......شاید آخرین تماس لبهاشون باهم و کوتاه ترینش بود ...... آخرین لمس ا/ت! یا آخرین لمس تهیونگ!......یکی باید خارج میشد! فقط یکیشون!
می وونگ....۵ ثانیه ۴ ثانیه
ا/ت تهیونگ رو کنار زد و کلتو گرفت
+ پس خودم میزنم!
کلتو گذاشت روی سرش
می وونگ .... ۲ ثانیه!
تهیونگ......نههههههههههه!!!!!!!!!
می وونگ...۱ ثانیه
بنگ
جهت دق دادن این پارت جای حساس کات شد .... ببخشید 😬😂
( انتقال پارت ۱۹ به ۲۰ ) نمیشه ا/ت نمیشه تحمل درد تو رو ندارم! بدون تو نمیتونم ضعیفم!.....تهیونگ با دیدن جونگ کوک مشتی تو صورتش خوابوند .......میدونست ک اگه موضوع راجب ا/ت باشه تهیونگ هیچ وقت درست عمل نمیکنه.....جونگ کوک رو دید ک داشت سوار ماشین میشد .... با ماشینش برای متوقف کردن جونگ کوک زد به ماشینش ولی ن اینکه زخمی بشن ....چرا کاری کردی ک من بد اخلاق باشم و با ا/ت ازدواج کنم؟.....چرا کاری کردی ک نسبت به ا/ت حسی پیدا کنم؟ چرا؟؟ ........پدرم!!! ..... پدرم !!!! .... بهم گفت هیچ وقت هانا رو بهت ندم!.....تو خودت میتونستی رو حرف پدرت حرف بزنی؟
چالش : به نظرتون کی میمیره؟😐❤
گزینه ۱ = تهیونگ
گزینه ۲ = ا/ت
گزینه ۳ = شخصی ک میپره وسط
گزینه ۴ = از این دوتا هیچکس / خانواده ی ا/ت و تهیونگ
گزینه ۵ = می وونگ مهربون میشه ( ودف 😑✋ )
چند باری تکرارش کرد و تهیونگ فریادی کشید
تهیونگ...خفه شووووووو!!!!!!!
ا/ت...تهیونگ....نمیشه!....نکن...دستات زخمی شدن!
می وونگ... ۱۷ ثانیه ۱۶ ثانیه ....زود باشید!
تهیونگ مقابل ا/ت وایستاد و با گریه گفت
تهیونگ...من نمیخوام از دستت بدم ا/ت! من ..... من میخواستم باهات زندگی کنم! بچه دار شم!....شاید همش به خاطر منه!....من درست تصمیم نگرفتم!.....همش به خاطر انتقام هاناست!
ا/ت...منم میخواستم! انگار زندگی قسمت ما رو جدا نوشته بوده! روزگار میخواستن ما کنار هم نباشیم!.....انتقام برای اون لذت بخشه!..... پس تهیونگ....تو تو به من شلیک کن! باعث همه ی این اتفاق ها منم! تو میتونی ....من ک حتی یه دونه آدم هم نکشتم!
کلت رو داد تو دست تهیونگ و گذاشت روی سرش
ا/ت...بزن!
می وونگ.... ۱۰ ثانیه ۹ ثانیه
تهیونگ....نه نه!....میفهمی چی داری واسه خودت،میگی؟من چطوری به تو شلیک کنم!؟ نمیخوام! هرگز!
کلتو کنار زد و لبهاش رو بوسید ......شاید آخرین تماس لبهاشون باهم و کوتاه ترینش بود ...... آخرین لمس ا/ت! یا آخرین لمس تهیونگ!......یکی باید خارج میشد! فقط یکیشون!
می وونگ....۵ ثانیه ۴ ثانیه
ا/ت تهیونگ رو کنار زد و کلتو گرفت
+ پس خودم میزنم!
کلتو گذاشت روی سرش
می وونگ .... ۲ ثانیه!
تهیونگ......نههههههههههه!!!!!!!!!
می وونگ...۱ ثانیه
بنگ
جهت دق دادن این پارت جای حساس کات شد .... ببخشید 😬😂
( انتقال پارت ۱۹ به ۲۰ ) نمیشه ا/ت نمیشه تحمل درد تو رو ندارم! بدون تو نمیتونم ضعیفم!.....تهیونگ با دیدن جونگ کوک مشتی تو صورتش خوابوند .......میدونست ک اگه موضوع راجب ا/ت باشه تهیونگ هیچ وقت درست عمل نمیکنه.....جونگ کوک رو دید ک داشت سوار ماشین میشد .... با ماشینش برای متوقف کردن جونگ کوک زد به ماشینش ولی ن اینکه زخمی بشن ....چرا کاری کردی ک من بد اخلاق باشم و با ا/ت ازدواج کنم؟.....چرا کاری کردی ک نسبت به ا/ت حسی پیدا کنم؟ چرا؟؟ ........پدرم!!! ..... پدرم !!!! .... بهم گفت هیچ وقت هانا رو بهت ندم!.....تو خودت میتونستی رو حرف پدرت حرف بزنی؟
چالش : به نظرتون کی میمیره؟😐❤
گزینه ۱ = تهیونگ
گزینه ۲ = ا/ت
گزینه ۳ = شخصی ک میپره وسط
گزینه ۴ = از این دوتا هیچکس / خانواده ی ا/ت و تهیونگ
گزینه ۵ = می وونگ مهربون میشه ( ودف 😑✋ )
۸۵.۵k
۰۷ مرداد ۱۴۰۰