فیکشن چانیول پارت ۹
شیطنت عشق💋
پارت نهم
نویسنده:کیم او یون
#یک ماه بعد
جونگ میون:یک ماه از کار کردنم تو شرکت میگذره و بله درست حدس زدید هر روز و هر روز کل کل های منو رئیس چان😐
ولی خب اتفاق عجیب اینه که یه هفتس نه دیگه دیدمش
و نه دیگه اذیتم کرده
خب شاید سرش شلوغه
به هر حال برام هیچ اهمیتی نداره منظورم اینه که نباید داشته باشه دیگه نه؟/:
اهههه جونگ میون تو چرا در موردش کنجکاوی نکنه تنت میخاره یا عادت کردی اذیت کنه و غر غر کنی؟؟
خب به درک بچسب به پرونده هات
تا اومدم کلربوکو باز کنم یهو در باز شد و بله رئیس چان بود
و درم قفل کرد!!!
یا حضرت عباس خدایا غلط کردم
من اصلا کی گفتم دوباره میخوام ریختشو ببینم-_-
رئیس چا..
حرفم با نزدیک شدن صورتش بهم قطع شد
_کوچولو من دارم کم کم رئیس این شرکت میشم این شیطونیات به نفعت تموم نمیشه ها😏
سرشو عقب برد درو اتاقو باز کرد و خارج شد
یا مسیح
خدایا چرا زندگیم انقدره گوهه؟...
ادامه داره...♡
کپی ممنوع
لطفا لایک کنید و کامنت بزارید(:
اسکی نیست پیج دومه
پارت نهم
نویسنده:کیم او یون
#یک ماه بعد
جونگ میون:یک ماه از کار کردنم تو شرکت میگذره و بله درست حدس زدید هر روز و هر روز کل کل های منو رئیس چان😐
ولی خب اتفاق عجیب اینه که یه هفتس نه دیگه دیدمش
و نه دیگه اذیتم کرده
خب شاید سرش شلوغه
به هر حال برام هیچ اهمیتی نداره منظورم اینه که نباید داشته باشه دیگه نه؟/:
اهههه جونگ میون تو چرا در موردش کنجکاوی نکنه تنت میخاره یا عادت کردی اذیت کنه و غر غر کنی؟؟
خب به درک بچسب به پرونده هات
تا اومدم کلربوکو باز کنم یهو در باز شد و بله رئیس چان بود
و درم قفل کرد!!!
یا حضرت عباس خدایا غلط کردم
من اصلا کی گفتم دوباره میخوام ریختشو ببینم-_-
رئیس چا..
حرفم با نزدیک شدن صورتش بهم قطع شد
_کوچولو من دارم کم کم رئیس این شرکت میشم این شیطونیات به نفعت تموم نمیشه ها😏
سرشو عقب برد درو اتاقو باز کرد و خارج شد
یا مسیح
خدایا چرا زندگیم انقدره گوهه؟...
ادامه داره...♡
کپی ممنوع
لطفا لایک کنید و کامنت بزارید(:
اسکی نیست پیج دومه
۳.۹k
۱۴ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.