نام فیک = دوست پسر روانی من
نام فیک = دوست پسر روانی من
پارت = ۱۲
کوک : سرمو بردم تو گردن ........
در گوشش گفتم
دوستت دارم
ات : چ.. چی میگی میفهمی؟
کوک: اره میفهمم توهم باید بفهمی
ات : من خیلی وقته فهمیدم
کوک : ها؟ (گیج)
ات : هیچی بابا بگیر بگیر بخواب
کوک : بابا نه ددی
ات : ببند
تو مگه کی منی
کوک : ترسناک و سرد جدی نگاش کردم
واقعا ؟
از اول بگو نشنیدم
ات : میخواستم حرفمو تکرار کنم اما ترسیدم
ب... بخشید.. اشتباه گفتم
کوک : آفرین کمرشو گرفتم و به خودم نزدیکش کردم
بغلش کردم
ات : حالا میشه بخوابم؟
کوک : بخواب بیبی فردا قراره بریم ی جایی تا چن روز برنگردیم
ات : عوم.. (خواب)
پرش به صبح
کوک : بیدار شدم ... از خوابم دست کشیدم
ات (اروم)
ات : بله.. (خوابالو )
کوک: پاشو زود باش دیرمون میشه
ات به زور پاشدم نشستم
کجا میریم مگه؟
کوک : سفر
میریم مسافرت کلی خوش بگذرونیم دوتایی
ات : من با تو هیچ جایی نمیام
پاشدم که برم از در بیرون کوک دستمو گرفت افتادم روش... لبام
رو لبش بود نزاشت پاشم منم همراهی کردم خودمم خوشم
اومد... نفس کم می آوردم دستمو میکوبیدم به بدنش و اونم
دستاشو دور کمرم تکون میداد
بعد ۵ دقیقه از هم جدا شدیم
ات کوک : نفس نفس
کوک : خیلی خوشمزه بود بیبی تو مال منی تا ابد
ات : حالا که فکرشو میکنم اوکی بریم (ذوق و لبخند)
پارت = ۱۲
کوک : سرمو بردم تو گردن ........
در گوشش گفتم
دوستت دارم
ات : چ.. چی میگی میفهمی؟
کوک: اره میفهمم توهم باید بفهمی
ات : من خیلی وقته فهمیدم
کوک : ها؟ (گیج)
ات : هیچی بابا بگیر بگیر بخواب
کوک : بابا نه ددی
ات : ببند
تو مگه کی منی
کوک : ترسناک و سرد جدی نگاش کردم
واقعا ؟
از اول بگو نشنیدم
ات : میخواستم حرفمو تکرار کنم اما ترسیدم
ب... بخشید.. اشتباه گفتم
کوک : آفرین کمرشو گرفتم و به خودم نزدیکش کردم
بغلش کردم
ات : حالا میشه بخوابم؟
کوک : بخواب بیبی فردا قراره بریم ی جایی تا چن روز برنگردیم
ات : عوم.. (خواب)
پرش به صبح
کوک : بیدار شدم ... از خوابم دست کشیدم
ات (اروم)
ات : بله.. (خوابالو )
کوک: پاشو زود باش دیرمون میشه
ات به زور پاشدم نشستم
کجا میریم مگه؟
کوک : سفر
میریم مسافرت کلی خوش بگذرونیم دوتایی
ات : من با تو هیچ جایی نمیام
پاشدم که برم از در بیرون کوک دستمو گرفت افتادم روش... لبام
رو لبش بود نزاشت پاشم منم همراهی کردم خودمم خوشم
اومد... نفس کم می آوردم دستمو میکوبیدم به بدنش و اونم
دستاشو دور کمرم تکون میداد
بعد ۵ دقیقه از هم جدا شدیم
ات کوک : نفس نفس
کوک : خیلی خوشمزه بود بیبی تو مال منی تا ابد
ات : حالا که فکرشو میکنم اوکی بریم (ذوق و لبخند)
۹۹۲
۲۳ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.