دیشب کلمو از در اتاقم بردم بیرون گفتم سیروسعلی؟ بعد بابام
دیشب کلمو از در اتاقم بردم بیرون گفتم سیروسعلی؟ بعد بابام نگام کرد...؛-؛ گفتم مگه تو سیروسعلیای که نگا میکنی؟ بعدش ۱ ساعت گذشت بابام گف کلثوم؟ منم حواسم نبود نگاش کردم...گف عع کلثوم خوبییی؛-؛؛؛ یخنحنس فوشاااررر
۶.۱k
۱۰ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.