وقتی مشاورت بود و.....
"3 پارتی فیک از شوگا"
(Part 3)
( پارت آخر)
___________________
ات: شوگا مامانم نگرانه!
شوگا: باشه عزیزم الان بهش میگم میمونی خونه دوست قدیمیت...
ات: شوگا! نه!
شوگا: خب تمومه....
ات: شوگا خواهش میکنم...
"شوگا نیشخندی زد و رفت جلوتر و ات رو به دیوار چسبوند و شروع کرد به بوسیدنش ... خیلی وحشی و تشنه! "
"30 دقیقه بعد"
ات: شوگا کافیه من برم....
شوگا: مثل اینکه فراموشی داریا...
فک نکن میتونی منو متوقف کنی...
ات: شوگا من پریودم!
شوگا: نه بابا!... مگه تاریخت 13 ام به 13 نیست؟
"شت تاریخمو هم میدونست"
ات: ن... نه عوض شده
شوگا: عه بزار ببینم...
ات: شوگااا... خیلی خب یه وقت دی...
شوگا: اینجا یا خونه من؟
ات: ...
شوگا: پس همینجا....
ات: شوگا! دستممم
دستمو نکش باشه دارم میام شوگا دستممم "خنده، جیغ"
(پایان)
_________________
تماممم امیدوارم خوشتون اومده باشه😊💜
(Part 3)
( پارت آخر)
___________________
ات: شوگا مامانم نگرانه!
شوگا: باشه عزیزم الان بهش میگم میمونی خونه دوست قدیمیت...
ات: شوگا! نه!
شوگا: خب تمومه....
ات: شوگا خواهش میکنم...
"شوگا نیشخندی زد و رفت جلوتر و ات رو به دیوار چسبوند و شروع کرد به بوسیدنش ... خیلی وحشی و تشنه! "
"30 دقیقه بعد"
ات: شوگا کافیه من برم....
شوگا: مثل اینکه فراموشی داریا...
فک نکن میتونی منو متوقف کنی...
ات: شوگا من پریودم!
شوگا: نه بابا!... مگه تاریخت 13 ام به 13 نیست؟
"شت تاریخمو هم میدونست"
ات: ن... نه عوض شده
شوگا: عه بزار ببینم...
ات: شوگااا... خیلی خب یه وقت دی...
شوگا: اینجا یا خونه من؟
ات: ...
شوگا: پس همینجا....
ات: شوگا! دستممم
دستمو نکش باشه دارم میام شوگا دستممم "خنده، جیغ"
(پایان)
_________________
تماممم امیدوارم خوشتون اومده باشه😊💜
۱۳.۷k
۲۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.