My daddy so hot
گوشی نامجون زنگ خورد رفتی تو حال تا گوشی رو بیاری
نامجون : کیه زنگ میزنه
واروارا : عمو کینه بابا
نامجون : اوکی پس بیارش
نامجون دستاشو شست و با خوبه خشک کرد گوشی رو دادی دستش و رفت تو اتاق جواب داد. تو هم تو این مدت حوصله ات سر رفت برا همین به فیلم گذاشتی دیدین
یه نیم ساعت بعد
نامجون از تو اتاق در اومد و گفت
نامجون : فردا میخوایم بریم خونه جین و مین سوتا دعوتمون کردن
واروارا : اخ جون پس قراره مینا هم ببینیم
نامجون : اره اینم خاموش کن برو بخواب فردا باید بلند شیم
واروارا اوکی
بلند شدی و چون لباس خواب تنت بود ( عکسش پارت قبلی ) رفتی تو تخت خواب و خوابیدی
ویو واروارا
بلند شدی دست و صورتت رو شصتی و حموم کردی. قرار بود برین خونه مین سوتا و حین تا با مینا بازی کنی بعد از اینکه از حموم در اومدی لباست و پوشیدی ( لباس واروارا) رفتی پایین
نامجون : او واروارا بیدار شدی
واروارا : اره بابا کی قراره بریم
نامجون ساعت های ۱۲ ( اونجا ساعت یازدهه) فعلا وقت داریم بیا یچیزی بخوریم
واروارا : اوکی
(صبحانتون و خوردین رفتی بالا تا موهاتو دورست کنی ) یکم شونه اش کردی و بعد چتری هاتو هم صاف کردی بعد با روبان های صورتی و مشکی موهاتو بستی «با دو تا صورتی جلوتو بستی و با یدونه مشکی پشتو بستی و حاضر شدین که برید
رفتی پایین نامجونم حاضر شده بود ( عکس لباس نامجون اسلاید ۳ ) و سوار ماشین شدین و رفتین سمته خونه جین و مین سوتا
نامجون : کیه زنگ میزنه
واروارا : عمو کینه بابا
نامجون : اوکی پس بیارش
نامجون دستاشو شست و با خوبه خشک کرد گوشی رو دادی دستش و رفت تو اتاق جواب داد. تو هم تو این مدت حوصله ات سر رفت برا همین به فیلم گذاشتی دیدین
یه نیم ساعت بعد
نامجون از تو اتاق در اومد و گفت
نامجون : فردا میخوایم بریم خونه جین و مین سوتا دعوتمون کردن
واروارا : اخ جون پس قراره مینا هم ببینیم
نامجون : اره اینم خاموش کن برو بخواب فردا باید بلند شیم
واروارا اوکی
بلند شدی و چون لباس خواب تنت بود ( عکسش پارت قبلی ) رفتی تو تخت خواب و خوابیدی
ویو واروارا
بلند شدی دست و صورتت رو شصتی و حموم کردی. قرار بود برین خونه مین سوتا و حین تا با مینا بازی کنی بعد از اینکه از حموم در اومدی لباست و پوشیدی ( لباس واروارا) رفتی پایین
نامجون : او واروارا بیدار شدی
واروارا : اره بابا کی قراره بریم
نامجون ساعت های ۱۲ ( اونجا ساعت یازدهه) فعلا وقت داریم بیا یچیزی بخوریم
واروارا : اوکی
(صبحانتون و خوردین رفتی بالا تا موهاتو دورست کنی ) یکم شونه اش کردی و بعد چتری هاتو هم صاف کردی بعد با روبان های صورتی و مشکی موهاتو بستی «با دو تا صورتی جلوتو بستی و با یدونه مشکی پشتو بستی و حاضر شدین که برید
رفتی پایین نامجونم حاضر شده بود ( عکس لباس نامجون اسلاید ۳ ) و سوار ماشین شدین و رفتین سمته خونه جین و مین سوتا
۹.۹k
۱۰ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.