بریم برای شروع پارت اول:
بریم برای شروع پارت اول:
( ویو ات)
+ات: امروز مثل همیشه مدرسه داشتم و باید ساعت هفت صبح میرفتم مدرسه ( ای لعنت بر این ساعت😂🤔😐😑)
بیدار شدم و با حالت خوابآلود به سمت Wcرفتم و صورتمو شستم و مسواک زدن حین مسواک زدن تازه یادم اومد که امروز چهارشنبه است و آخرین روزه و دوروز طعتیلم و خوشحال شدم از سرویس بهداشتی بیرون اومدم و کارای لازمو کردن و آماده شدم برم مدرسه دیدم مامانم خوابه پس بیدارش نکردم و راهی مدرسه شدم هوا هنوز روشن نشده بود در اون حد و چون مامانم خواب بود مجبور شدم تنهایی برم ( نکته پدر ات یه بیزینس کار معروف و پولداره که چهل تا میشه گفت شرکت داره برادرش هم پیش باشه و خلاصه کم میان خونه )
رسیدمو وارد مدرسه شدم دیدم بچه های کلاسمون درباره سه تا امتحان حرف میزنن خوشبختانه منم هاظر و آماده برای امتحان بودم چون به مامانم قول داده بودم بیست بگیرم معلم اومد
پایان پارت اول
ساری اگه کم بود یا غلط املایی داشت
برای پارت بعدی حمایت ۱۲ تا لایک 🥰😘🥳❤️
( ویو ات)
+ات: امروز مثل همیشه مدرسه داشتم و باید ساعت هفت صبح میرفتم مدرسه ( ای لعنت بر این ساعت😂🤔😐😑)
بیدار شدم و با حالت خوابآلود به سمت Wcرفتم و صورتمو شستم و مسواک زدن حین مسواک زدن تازه یادم اومد که امروز چهارشنبه است و آخرین روزه و دوروز طعتیلم و خوشحال شدم از سرویس بهداشتی بیرون اومدم و کارای لازمو کردن و آماده شدم برم مدرسه دیدم مامانم خوابه پس بیدارش نکردم و راهی مدرسه شدم هوا هنوز روشن نشده بود در اون حد و چون مامانم خواب بود مجبور شدم تنهایی برم ( نکته پدر ات یه بیزینس کار معروف و پولداره که چهل تا میشه گفت شرکت داره برادرش هم پیش باشه و خلاصه کم میان خونه )
رسیدمو وارد مدرسه شدم دیدم بچه های کلاسمون درباره سه تا امتحان حرف میزنن خوشبختانه منم هاظر و آماده برای امتحان بودم چون به مامانم قول داده بودم بیست بگیرم معلم اومد
پایان پارت اول
ساری اگه کم بود یا غلط املایی داشت
برای پارت بعدی حمایت ۱۲ تا لایک 🥰😘🥳❤️
۱.۹k
۰۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.