Forest cottage pآخر

باهم حرف میزدن
که لینا اومد
$ما.مامان با .بابا این چیه
+لینا اون تو دست تو چیکار میکنه
_لینا به ده به من
$تفنگ رو انداخت زمین که باعث شد که شلیک کنه به پای ات
+اخ
_ات چی چیشد
_قربونت برم یکم تحمل کن الان دکتر میاد
+ته تهیونگ از حال رفت
$مامان گریه
_گریه نکن لینا
/جکسون لینا برین اتاق بازی کنین
(دکتر رو با این د نشون میدم)
د بیمار کیه
_گریه
*داداش گریه نکن
_ات رو خوب نکنی خودت می دونی با من فهمیدی گریه عربده
د با باشه
+اخخخخ
_ات ات بهوش اومدی قربونت برم من
+ته خدا نکنه لینا کو
_با جکسون تو اتاق داره بازی می‌کنه
/ات خدارو شکر بهوش اومدی
_لب ات رو بوسید
+ات هم همراهی کرد
$مامان خوبی گریه
+گریه نکن بیا بغلم
_یا منم بغل موخوام
+باشه توهم بیا خنده
(علامت جکسون §)
§لینا نمیای
$اخ‌ اومدم بریم پارک
§باشه
+_/*ماهم میایم
§$باچه
+آخ بریم
_براید استایل بغلش کرد گذاشت تو ماشین
§لینا بیا کولت کنم
$باچه
/واد فاز
*هنگ
+بچه ها بنظرتون اینا باهم بزرگ شدن ازدواج میکنن😂
_همینو بگو
/*هنگ
$بریم بابا
_جان بابا
$تفنگ واسه چیه
_ام خوب بابا پلیسه
+آره..آره
§بابا توهم پلیسی
*آره پسرم
$مامان توهی
+ببین ما خانوادگی مافیایم
/_*ات
§$چه باحال ماهم بزرگ شدیم باید ازدواج کنیم تا جانشین بابا مامانامون بشیم
_/+*هاااا
_خوبه دیگه
*داداش من پسرم رو به دختر تو نمیدو
§تو خیلی قلخ می‌کنی
*چی گفتی همین که گفتی چی بود
§خوب راس میگم

۱۶سال بعد
جیکسون ۱۹سالشه
لینا ۱۸ سالشه
$مامان بابا می‌خوام یه چیزی بگم
+_تو بغل هم هستن بله
$من از جیکسون خوشم میاد شب قراره بیان خواستگاری
+_خوبه چی
$همین
دینگ دینگ
$رفتم باز کنم
$سلام جیکسون
§سلام بیبی کوشولوی من
$§هم دیگری بوسیدن (عوق چندشا)
_خوب جیکسون دخترم واسه تو باشه
خلاصه اینا هم ازدواج کردن باهم و به خوبی و خوشی زندگی کردن😂😂
...................................................................
پایان
امید وارم خوشتون بیاد🤧🤧