دیدار ناگهانی پارت ۲

رزی:؛ وای خدا چیکار کنم که سریع دوییدم رفتم بیرون
جیمین:؛ هنوز خدمتکار نرفته بود که اون دختره با دو رفت بیرون
خدمتکار وایی چه گستاخ ببخشید عالیجناب الان میگم دشت گیرش کنن
نه نه این کار رو نکنین خودم باهاش حرف میزنم
خدمتکار ولی..
ولی نداره سریع رفتم دنبالش اهایی دختر وایستا وایستا کاریت ندارم میخوام باهات حرف بزنم
رزی؛: سریع اومد بیرون که عالیجناب اومد دنبالم یهم گفت وایستم منم وایستادم اومد نزدیک
جیمین:؛ هههه وای خدا دختر چه دویی داری هه نفسم گرفت
رزی اوه ببخشید عالیجناب الان حالتون خوبه
جیمین به من نگو عالیجناب اصلا خوشم نمیاد اون خدمتکار مزاحم همه چی رو لو داد تو اولین کسی بودی که بهم نگقت عالیجناب
رزی از حرفاش تعجب کردم گفتم یعنی شما من رو بخشیدین
جیمین تو کاری نکردی که من ببخشمت حالا به من بگو جیمین دیگه اصلا بهم نگو عالیجناب
رزی ولی ولی آخه من نمیتونم
اگر نگی میگم بفرستنت زندان
رزی چی به چه جرمی
جرمش رو من میگم خوب بگو اسمت چیه
چی اسم من؟ اسم من رزیه
خوب اسم قشنگی داری حالا بیا برام آهنگ بخون معلومه که ی آیدلی
رزی بله من آیدلم باشه میخونم
وقتی رزی میخوند احساس آرامش خاصی داشتم خیلی خوب بود عاشق صداش شدم صداش عالی بود
خب تموم شدد
جیمین جیمین(( با داد)) جیمین
ها چیه اها ببخشید تموم شد
انگار جای دیگه ای بودین خب من میرم خدافظ
اها برو خدافظ هاچی ببخشید وایستا کارت دارم
رزی:؛ بله چیکار
تو از این به بعد باید هر روز بیای آهنگ بخونی برام
چی ولی پادشاه
اه پدرم چیزی تمیگه تازه خوش حالم میشه
اها باشه میام
ببخشید اگر غلط املایی داشتم این کیبورده ایراد داره😁😁