توت سیاه 𝐩²
بعد پنج مین صدام کرد.....
و گفت °خانم چویی میتونید برید داخل
ا/ت تشکر کردم و در اتاق رییس رو زدم
[ علامت کوک _ ]
_ بیا تو
در رو باز کردم و رفتم تو
ا/ت چویی ا/ت هستم برای استخدام تو قسمت طراحی اومدم
_ میشه چند تا از طراحی هاتون رو ببینم؟
ا/ت حتما *چند تا برگه رو بهش داد
_ کاراتون عالیه میتونید برید پیش دستیارم سوهو استخدام بشید
ا/ت چشم * تعظیم کرد و اومد بیرون
رفتم پیش دستیار سوهو اینم مث رییس کراش بود
[ سوهو رو با این + نشون میدم ]
ا/ت روز بخیر .چویی ا/ت هستم رییس گفتن بیام پیش شما
+ اوه بله حتما *چنتا برگه به ا/ت داد تا امضا کنه
ا/ت ممنون . بعدا میبینمتون
+😊
[ یه توضیح در مورد شخصیت بعدی مینسو دوست صمیمی ا/ت که از راهنمایی همو میشناسن
باهم تو خونه ی مجردیشون زندگی میکنن
مامان و بابای مینسو از هم جدا شده بودن و اون پیش مامان بزرگش زندگی میکرد و وقتی مامان بزرگش مرد با ا/ت به خونه خریدن]
-----------------------------------------
ا/ت ویو
دوست داشتم داد بزنم ولی نمی شد
رفتم ن
جاجانگمیون با کیمچی و از شیرینی فروشی کوکی خریدم و برگشتم خونه
در و باز کردم رفتم تو وسایل و گذاشتم تو آشپز خونه و رفتم رو کاناپه بشینم که دیدم مینسو اونجا خوابیده منم کرم هام گل کره بودن رفتم نزدیک و بابام رو بردم سمت گوشش و جیغ زدم
[مینسو رو با - این نشون میدم ]
و گفت °خانم چویی میتونید برید داخل
ا/ت تشکر کردم و در اتاق رییس رو زدم
[ علامت کوک _ ]
_ بیا تو
در رو باز کردم و رفتم تو
ا/ت چویی ا/ت هستم برای استخدام تو قسمت طراحی اومدم
_ میشه چند تا از طراحی هاتون رو ببینم؟
ا/ت حتما *چند تا برگه رو بهش داد
_ کاراتون عالیه میتونید برید پیش دستیارم سوهو استخدام بشید
ا/ت چشم * تعظیم کرد و اومد بیرون
رفتم پیش دستیار سوهو اینم مث رییس کراش بود
[ سوهو رو با این + نشون میدم ]
ا/ت روز بخیر .چویی ا/ت هستم رییس گفتن بیام پیش شما
+ اوه بله حتما *چنتا برگه به ا/ت داد تا امضا کنه
ا/ت ممنون . بعدا میبینمتون
+😊
[ یه توضیح در مورد شخصیت بعدی مینسو دوست صمیمی ا/ت که از راهنمایی همو میشناسن
باهم تو خونه ی مجردیشون زندگی میکنن
مامان و بابای مینسو از هم جدا شده بودن و اون پیش مامان بزرگش زندگی میکرد و وقتی مامان بزرگش مرد با ا/ت به خونه خریدن]
-----------------------------------------
ا/ت ویو
دوست داشتم داد بزنم ولی نمی شد
رفتم ن
جاجانگمیون با کیمچی و از شیرینی فروشی کوکی خریدم و برگشتم خونه
در و باز کردم رفتم تو وسایل و گذاشتم تو آشپز خونه و رفتم رو کاناپه بشینم که دیدم مینسو اونجا خوابیده منم کرم هام گل کره بودن رفتم نزدیک و بابام رو بردم سمت گوشش و جیغ زدم
[مینسو رو با - این نشون میدم ]
۱۸.۵k
۱۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.