پارت ١٢

یهو در اتاق باز شد و یه خانم اومد خد ماکان خؤنه بود

₩ سلام خانم غذاتونو اوردم
$ سلام ممنونم


₩ نوش جونتون کاری باهام نداری

$ اوم یه چیز این دختر که رو مبل بود کیه
₩ کدوم

$ رل کوک

₩ اها اون خانم اسمتون کانجو رل آقای جانگ کوک هستن اان دو روز که دوست دختر دوست پسرن




$ اها
₩ امر دیگه ای ندارین


$ دئه نگو بهم خانم وقتی باهم تنها هستین


₩ چرا

$ خشم نمیاد وقتی کوک هست بگو ولی الان نه


₩ چشم


$ ممنون
₩ من اشپز خؤنه هستم کاری داشتین صدای کنید


$ باشه بازم ممنون

₩ خاعش میکنم


خدمتکار رفت و تو غاروریانی خوردی کم کم ساعت ٨ شد

میخاستی بری و ظرف هارو بزاری تو اشپزی خؤنه رفتی پائين




$ من غذا رو خوردم خیلی خوشمزه بود ممنونم
₩ خاهش میکنم



$ حوصلم سر رفته میتونم کمک کنم

₩ باشه


تو به خدمتکار کمک کردی


$ راسی اسمت چیه

₩ اسم من جانگ سو هست و اسم شما

$ خش بختم منم ا/ت هستم

داشتین ظرف هارو میشستین خنده میکردین


یهو کوک و رلش اومدن خؤنه


¥ سلام دارین چیکار میکنین
$ ام سلام

₩سلام خانم داریم ظرف هارو میشوریم



یهو جونگ کوک رلشو صدا زد گفت


% عزیزم بیا بریم بخابیم



¥ باش واسا ا/ت تو اینجا میمونی


ت هم به فکرت رسید بگی نه چون رل کوک نمیدونه جونگ کوک تورو خریده


$ نه من میرم خؤنه الان
₩ ايشؤن امشب میان خؤنه ی من

$ چی
خدمتکار بهت چشمک زد

₩ اها باشه

% ا/ت امشب بمون چطوره

دأشت با اعصبانیت نگات میکرد


$ نه رفیق من میرم خدافز



خدافظی کردی و سالته برداشتی رفتی به جونگ کوک گفتی خدافز


یهو گوشی کانجو زنگ خورد رفت جواب بده جونگ کوک اومد دستتو گرفت گفت تو هیجا نمیری هر جا بری گيره بنازم



تو دستشو پس زدی و رفتی

¥ عشقم بریم بخابیم


جونگ کوک و رلش رفتن خوابیدن


و تو هم رفتی




اخش اخر فرار کردم ازاد شدم بره با همون رل جونش زندگی کنه روانی





که یهو





ادامه دارد در خماری بمانید جررررخخخخخخخ
...ر