^ لذت انتقام ^ ( port 24 )
^ لذت انتقام ^ ( port 24 )
جین: حدود سه سال پیش آقای جئون جانگ کوک مادرشون رو ازدست دادن ، اقای جئون هم از فشار زیاد عصبی نمیتونست عصبانیت خودش رو خالی کنه برای همین خیلی بهش فشار اومده بود و اون کاملا عقل خودش رو از دست داده بود ، برای سرگرمی آدم میکشت و بی دلیل خدمتکارا رو شکنجه میکرد.
ات: واییییی چه ترسناکه ، خببب
جین: بعدش یکی به اسم پارک جیمین اومد و آقای جئون رو مع....
ته: هویییی چه داری بلغور میکنی؟ ( داد)
جین : هیچی نگی که چی بهت گفتم( آروم)
ات: داشتیم درمورد باغ حرف میزدیم
ته: هرچقدر هم زبون دراز باشی اصلا دروغگوی خوبی نیستی.
ات: ....( چشم غره )
تهیونگ زد پس کله ی جین .
ته: چی میگفتی هندسام جوووون؟
جین: هههه ههه هیچی داشتم متراژ باغ رو بهش میگفتم 😅😂 ( دستپاچه )
ته:....
ادامه دارد....
ببخشید دیشب یکدفعه بابام نتش رو فقط کرد منم نتونستم بزارم .
ولی بجاش الان چند تا پارت میزارم
جین: حدود سه سال پیش آقای جئون جانگ کوک مادرشون رو ازدست دادن ، اقای جئون هم از فشار زیاد عصبی نمیتونست عصبانیت خودش رو خالی کنه برای همین خیلی بهش فشار اومده بود و اون کاملا عقل خودش رو از دست داده بود ، برای سرگرمی آدم میکشت و بی دلیل خدمتکارا رو شکنجه میکرد.
ات: واییییی چه ترسناکه ، خببب
جین: بعدش یکی به اسم پارک جیمین اومد و آقای جئون رو مع....
ته: هویییی چه داری بلغور میکنی؟ ( داد)
جین : هیچی نگی که چی بهت گفتم( آروم)
ات: داشتیم درمورد باغ حرف میزدیم
ته: هرچقدر هم زبون دراز باشی اصلا دروغگوی خوبی نیستی.
ات: ....( چشم غره )
تهیونگ زد پس کله ی جین .
ته: چی میگفتی هندسام جوووون؟
جین: هههه ههه هیچی داشتم متراژ باغ رو بهش میگفتم 😅😂 ( دستپاچه )
ته:....
ادامه دارد....
ببخشید دیشب یکدفعه بابام نتش رو فقط کرد منم نتونستم بزارم .
ولی بجاش الان چند تا پارت میزارم
۳.۹k
۱۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.