برده کوچک ارباب
فصل اول
پارت ۱۲
به خاطر اینکه اینجا مال منه
*دهنم باز مونده بود یعنی انقدر پولداره؟
*ی..یه چیزی بگم؟
"میشنوم
نویسنده:تلفن دازای داره زنگ میخوره
"الو
=ببخشید ارباب
یه دختر تنها اومده
با شما کار داره
"گ..گوشی رو بده بهش
کیوکا:با داداشی من چیکار کردییی
بگو ببینم
"کوچولو از این طرز حرف زدنت خوشم نیومد
کیوکا:دوست داری چجوری حرف بزنم؟(با لحن تمسخر آمیز)
ویو چویا:
دیدم اربابم داره با تلفن حرف میزنه
صداش یکم داشت میومد
کیوکا بود؟
نه امکان نداره
ویو دازای:
داشتم با اون کوچولو ی تخس بی ادب حرف میزدم که صدای شلیک گلوله اومد و تلفن قطع شد
واسم راستشو بخوام بگم مهمم نبود خیلی
به چویا گفتم
"چه خواهر بی ادبی داری بر خلاف خودت
*من عذر مخوام بابت رفتارش
"تو اونجوری باهام حرف میزدی میکشتمت
البته خواهرت باید مواظب خودش باشه چون شاید اون یکی از سوژه هام باشه
خدا میدونه
رفتم پیش یه پرستار
(علامت پرستار¥)
"خب اینجا کسی میتونه پسرمو معاینه کنه؟
¥اوه سلام آقای اوسامو
بله خودم کارشو انجام میدم
¥کوچولو دستتو بده به من تا معاینش کنم
¥این وعضش خیلی بد تر از این حرفاس
استخون شکستش پوستشو پاره کرده و باید عمل بشه
شایدم از جا در رفته
کوچولو وقتی بهش دست میزنم بگو درد داری یا نه
نویسنده:پرستار به جا های مختلفی دست زد
ولی فقط یه ناحیه از دست چویا درد گرفت
پرستار گفت
خوبه دیگه استاد شدم کجا ها تمومش کنم
ها ها ها
پارت ۱۲
به خاطر اینکه اینجا مال منه
*دهنم باز مونده بود یعنی انقدر پولداره؟
*ی..یه چیزی بگم؟
"میشنوم
نویسنده:تلفن دازای داره زنگ میخوره
"الو
=ببخشید ارباب
یه دختر تنها اومده
با شما کار داره
"گ..گوشی رو بده بهش
کیوکا:با داداشی من چیکار کردییی
بگو ببینم
"کوچولو از این طرز حرف زدنت خوشم نیومد
کیوکا:دوست داری چجوری حرف بزنم؟(با لحن تمسخر آمیز)
ویو چویا:
دیدم اربابم داره با تلفن حرف میزنه
صداش یکم داشت میومد
کیوکا بود؟
نه امکان نداره
ویو دازای:
داشتم با اون کوچولو ی تخس بی ادب حرف میزدم که صدای شلیک گلوله اومد و تلفن قطع شد
واسم راستشو بخوام بگم مهمم نبود خیلی
به چویا گفتم
"چه خواهر بی ادبی داری بر خلاف خودت
*من عذر مخوام بابت رفتارش
"تو اونجوری باهام حرف میزدی میکشتمت
البته خواهرت باید مواظب خودش باشه چون شاید اون یکی از سوژه هام باشه
خدا میدونه
رفتم پیش یه پرستار
(علامت پرستار¥)
"خب اینجا کسی میتونه پسرمو معاینه کنه؟
¥اوه سلام آقای اوسامو
بله خودم کارشو انجام میدم
¥کوچولو دستتو بده به من تا معاینش کنم
¥این وعضش خیلی بد تر از این حرفاس
استخون شکستش پوستشو پاره کرده و باید عمل بشه
شایدم از جا در رفته
کوچولو وقتی بهش دست میزنم بگو درد داری یا نه
نویسنده:پرستار به جا های مختلفی دست زد
ولی فقط یه ناحیه از دست چویا درد گرفت
پرستار گفت
خوبه دیگه استاد شدم کجا ها تمومش کنم
ها ها ها
۸.۰k
۱۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.