تا ز تیرِ چشم تو دیوار شاعر می شود
تا ز تیرِ چشم تو دیوار شاعر می شود
در میانِ زلزله آوار شاعرمی شود
می زنی آتش به دلها تا خرامان می روی
بر لبم از دودِ دل سیگار شاعرمیشود
میشوی لیلای دل مجنون کنی طبع مرا
شاعرِ پیرانه سر صدبار شاعر می شود
در رهِ عشقت هزاران جان فدایی داشتی
مثلِ منصوری که خود بر دار شاعرمیشود
موج چشمت میشود صد قافیه درشعرمن
دایره در دایره پرگار شاعر میشود
گر دو پیمانه بنوشد از لبت بیمارعشق
مست میگردد زمَی بیمار شاعرمیشود
گربریزدروی شانه چتر مو ازشانه را
در میانِ تار آن سی تار شاعر می شود
دامنت را گردهی بازیچه یِ دستِ نسیم
هرگلی بر دامنت انگار شاعر میشود
بوی عطرت می نوازد دشت و گندم زار را
مست از بویش گل نیزار شاعرمی شود
ای غزالِ شعر خاقانِ غزل، در وصف تو
تا برقصد بر ورق خودکار شاعر می شود
در میانِ زلزله آوار شاعرمی شود
می زنی آتش به دلها تا خرامان می روی
بر لبم از دودِ دل سیگار شاعرمیشود
میشوی لیلای دل مجنون کنی طبع مرا
شاعرِ پیرانه سر صدبار شاعر می شود
در رهِ عشقت هزاران جان فدایی داشتی
مثلِ منصوری که خود بر دار شاعرمیشود
موج چشمت میشود صد قافیه درشعرمن
دایره در دایره پرگار شاعر میشود
گر دو پیمانه بنوشد از لبت بیمارعشق
مست میگردد زمَی بیمار شاعرمیشود
گربریزدروی شانه چتر مو ازشانه را
در میانِ تار آن سی تار شاعر می شود
دامنت را گردهی بازیچه یِ دستِ نسیم
هرگلی بر دامنت انگار شاعر میشود
بوی عطرت می نوازد دشت و گندم زار را
مست از بویش گل نیزار شاعرمی شود
ای غزالِ شعر خاقانِ غزل، در وصف تو
تا برقصد بر ورق خودکار شاعر می شود
۴.۶k
۰۹ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.