فیک تهیونگ (آخرین دیدار)p7

ویو ا.ت
همینجوری داشتم رانندگی می کردم که گفتم:
+تورو میرسونم منم میرم خونه خودم
_باش😒
+چرا اینطوری میکنی؟
_خوشم میاد
+پس واسه اونه
_آره نمیخواستیش حداقال میدادی به من الان هم نگه دار میخوام پیاده بشم
ماشین رو سریع نگه داشتم
_دیگه حتی با من حرف هم نزن
رفتن من با تموم شدن جملش یکی شد
از زبان لایلا
متاسفام براش حداقال اونقدر غرور داره که نمیخواد بهش زنگ بزنه خسارت ماشینو بگیره بیخیال یه تاکسی میگیرم میرم.
ته ویو
داشتم تو اینستا میچرخیدم که صدای داد نامجون از اتاقش اومد همه سریع دویدیم اتاقش
جین: هوی چته روانی
نامجون: درد خودتی
یونگی: خو چی شده
نامجون: ا.ت درخواست کمپانی برای همکاری با ما رو قبول کرد
تهیونگ: وایییییی یسسسسسسس عالیههههه
جونگ کوک: 😑 خوب چیه که
تهیونگ: واسه تو چیزی نیست چون با ا.ت هر روز حرف میزنی تا حالا ۱۰۰ تا آهنگ خوندید و چون
جونگ کوک: اوک فهمیدم فهمیدم
(سوپرایز ا/ت و جونگ کوک دوست صمیمی هستن)