از اونجا که تامورا اوسی پایتخت داره منم میسازم

و شاید از این به بعد یه کالکشن از اوسیای ایرانیم درست کردم
بگذریم بریم سراغ بیو
نام:پریا
لقب:سوکوت محض_دختر ساکت
سن:۱۹
قد:۱۷۵
وزن:۶۳
اخلاق:بیش از حد ساکت_آروم ولی احل هیجان_جدی_کمی خشن_مهربون_با وفا
علایق:کباب کوبیده_دمپایی مامانبزرگش_حما(چون بهش کمک کرد)_تمام دوستاش_نقاشی_خوابیدن_کتاب_لواشک های مامانش_شوخی های ریز کردن_اون که قدش نزدیک ۲ متره اسمش یادم رفته
تنفرات:مسخره کردن و شدن بی دلیل_دارو های تلخ_تمام خزنده ها_قرص هایی که مجبوره بخوره_قاتل مامان باباش_دشمنی_خیانت
قابلیت ها:نقاشی درحد بابراس_انعتاف پذیر_وقتی که عصبی میشه بقدری میتونه ساکت بشه که انگار نه انگار عصبیه_میتونه با زبان اشاره حرف بزنه_دو تا زبان مختلف بلده_درسش عالیه
شیپ:خودت بگو کی بهش میاد
بستگان:
ستایش(مادر) وضعیت:به قتل رسیده
عباس(پدر)وضعیت:به قتل رسیده
داستان:این پریا جان ما در ۱۴ سالگی مادر و پدرش به قتل میرسن و تا چند ماه پریا همش سرگردان بود و افسرده و برای همینه که همیشه ساکته و هیچی نمیگه تا اینکه یروزی تو یه جا گیر میکنه و از شانس خوبش تونست در بره و در‌طول راهش با حما و نقی برخورد میکنه و از اون به بعد پریا با حما و بعقیه زندگی میکنه و دوست صمیمیه باهاشون با اینکه هیچ کش صداشو نشنیده