پارت نهم
دوست پسر مافیا🌓
ویوات :
براید استایل بلندم کرد و بردم سمت حموم که یکدفعه یکی در زد کوک بلند گفت کیه که یه صدایه دخترانه از پشت در اومد که گفت : ارباب خانم یونا اومده همین که این حرف رو زد چهره کوک تغییر کرد و گفت : باشه . بعد روبهمن کرد و گفت : میزارمت تو وان و بعد میرم و زود حموم کن و بیا پایین . بعد سریع من رو برد حمام آب رو ولرم کرد و من رو گذاشت توش و رفت . بعد از بیست مین کارام تموم کرد و شروع به پوشیدن لباسام کردم و بعد رفتم بیرون
کوک :
اون یونا هرزه اومده اینجا واسه چی . خوشم میاد مثل همیشه شبیه هرزه ها لباس پوشیده
یونا: سلام ددی ( با حالت لوس)
کوک : بنال
یونا : کوک تو اینجوری نبودی همیشه قربون صدقم میرفتی حالا با من به خاطر اون هرزه اینجوری صحبت میکنی
کوک : هرزه تویی که هر شب زیر یکی هستی .
ویو راوی :
بعد از این حرف کوک یکدفعه ات اومد پایین
کوک :
داشتم با یونا بحث میکردم که ات اومد بعد یونا یکدفعه چند تا عکس از تو کیفش دراورد و گفت :
اینها عکس همین خانمیه که عاشقشی
عکس هارو ازش گرفتم و ……..
شرایط پارت بعد:
لایک :۷
کامنت : ۱۵
ویوات :
براید استایل بلندم کرد و بردم سمت حموم که یکدفعه یکی در زد کوک بلند گفت کیه که یه صدایه دخترانه از پشت در اومد که گفت : ارباب خانم یونا اومده همین که این حرف رو زد چهره کوک تغییر کرد و گفت : باشه . بعد روبهمن کرد و گفت : میزارمت تو وان و بعد میرم و زود حموم کن و بیا پایین . بعد سریع من رو برد حمام آب رو ولرم کرد و من رو گذاشت توش و رفت . بعد از بیست مین کارام تموم کرد و شروع به پوشیدن لباسام کردم و بعد رفتم بیرون
کوک :
اون یونا هرزه اومده اینجا واسه چی . خوشم میاد مثل همیشه شبیه هرزه ها لباس پوشیده
یونا: سلام ددی ( با حالت لوس)
کوک : بنال
یونا : کوک تو اینجوری نبودی همیشه قربون صدقم میرفتی حالا با من به خاطر اون هرزه اینجوری صحبت میکنی
کوک : هرزه تویی که هر شب زیر یکی هستی .
ویو راوی :
بعد از این حرف کوک یکدفعه ات اومد پایین
کوک :
داشتم با یونا بحث میکردم که ات اومد بعد یونا یکدفعه چند تا عکس از تو کیفش دراورد و گفت :
اینها عکس همین خانمیه که عاشقشی
عکس هارو ازش گرفتم و ……..
شرایط پارت بعد:
لایک :۷
کامنت : ۱۵
۸.۱k
۱۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.