part 7
جونگکوک:《هیونگ چی شد؟
نامجون:《باید بریم بیمارستان حالش اصلا خوب نیست . هم مشکل قلبی داره و بقیه شم دست گل تو (😑😑)
جونگکوک:《باشه
نامجون:《تو نمیایی
جونگکوک:《نه چرا بیام
نامجون:《بخاطر اینکه تو این کار کردی باهاش
جونگکوک:《هیونگ اصلا اعصاب ندارم میخوای ببرش بیمارستان نمیخوای تو برو اگه به هوش بیاد میفرستمش خونش
نامجون:《احتمال زیاد به این زودی به هوش نمیاد.
اگه هم به بیمارستان نره ممیره
جونگکوک:《بی خیال بمیره چی کار کنم
نامجون:《جونگکوک خیلی سنگ دلی میدونی
جونگکوک:《خب به بقیه سنگ دلم میدونی
نامجون:《میدونم باشه من میبرمش بیمارستان ولی اسم و فامیلش و سن رو میخواد
جونگکوک:《راستش نمیدونم ولی وایسا از آجوما بپرسم
نامجون:《باش
جونگکوک:《آجوما..آجوما (با داد)
آجوما:《میاد بالا و میگه بله ارباب
جونگکوک:《اسم و فامیل خلاصه دیگه چی میدونی رو در مورد این خدمتکار تازه چیه؟؟
آجوما:《اسمش نایگیو است و فامیلش کیم و سنش ۱۸ دیگه چیز دیگه ای نمیدونم ارباب
جونگکوک:《میتونی بری
آجوما:《(رفت👋👋👋 بای بای اجوما😂 میدونید این تازه گی یا رد دادم😂😂)
جونگکوک:《خب هیونگ خدا نگهدار و رفت اتاقش( عجب بی حسه این بچه😑😑)
راوی{نامجون نایگیو رو برد بیمارستان}
{بعد ۱ هفته}
جونگکوک:《تو این ۱ هفته اون خدمتکاره. به هوش نیومده ولی هیونگ بردش بیمارستان به کما رفته به خاطر قلبش ..
ای خب چی کار کنم اه《یا چرا اینقدر بهش فکر میکنم اه جونگکوک. چی کار کردی باید برم ببینمش اره برم و جونگکوک رفت بیمارستان》
خماری
امیدوارم خوشتون اومده باشه 💜💜💜
اسلاید بعدی عکس نایگیو
پارت بعدی با شرط:۵ لایک ۱۰ کامنت
نامجون:《باید بریم بیمارستان حالش اصلا خوب نیست . هم مشکل قلبی داره و بقیه شم دست گل تو (😑😑)
جونگکوک:《باشه
نامجون:《تو نمیایی
جونگکوک:《نه چرا بیام
نامجون:《بخاطر اینکه تو این کار کردی باهاش
جونگکوک:《هیونگ اصلا اعصاب ندارم میخوای ببرش بیمارستان نمیخوای تو برو اگه به هوش بیاد میفرستمش خونش
نامجون:《احتمال زیاد به این زودی به هوش نمیاد.
اگه هم به بیمارستان نره ممیره
جونگکوک:《بی خیال بمیره چی کار کنم
نامجون:《جونگکوک خیلی سنگ دلی میدونی
جونگکوک:《خب به بقیه سنگ دلم میدونی
نامجون:《میدونم باشه من میبرمش بیمارستان ولی اسم و فامیلش و سن رو میخواد
جونگکوک:《راستش نمیدونم ولی وایسا از آجوما بپرسم
نامجون:《باش
جونگکوک:《آجوما..آجوما (با داد)
آجوما:《میاد بالا و میگه بله ارباب
جونگکوک:《اسم و فامیل خلاصه دیگه چی میدونی رو در مورد این خدمتکار تازه چیه؟؟
آجوما:《اسمش نایگیو است و فامیلش کیم و سنش ۱۸ دیگه چیز دیگه ای نمیدونم ارباب
جونگکوک:《میتونی بری
آجوما:《(رفت👋👋👋 بای بای اجوما😂 میدونید این تازه گی یا رد دادم😂😂)
جونگکوک:《خب هیونگ خدا نگهدار و رفت اتاقش( عجب بی حسه این بچه😑😑)
راوی{نامجون نایگیو رو برد بیمارستان}
{بعد ۱ هفته}
جونگکوک:《تو این ۱ هفته اون خدمتکاره. به هوش نیومده ولی هیونگ بردش بیمارستان به کما رفته به خاطر قلبش ..
ای خب چی کار کنم اه《یا چرا اینقدر بهش فکر میکنم اه جونگکوک. چی کار کردی باید برم ببینمش اره برم و جونگکوک رفت بیمارستان》
خماری
امیدوارم خوشتون اومده باشه 💜💜💜
اسلاید بعدی عکس نایگیو
پارت بعدی با شرط:۵ لایک ۱۰ کامنت
۸.۷k
۲۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.