پارت ۱۵
پارت ۱۵
دست من نیست 🤍
ا/ت: سلام ببخشید من یک انگشتر مردونه میخام و توش از الماس کار سده باشه
...: بفرماید
ا/ت: این نه یکی دیگه
...: بفرماید توی این چهار تا الماس کار شد و خیلی باارزشه
ا/ت: این خیلی قشنگه
آروند: راست میگی همینو بگیر
ا/ت: میشه اینو برام حساب کنید
...: بله حتما و قیمت این کار ۳۵ میلیون هست
ا/ت: بفرماید (در حال حساب کردن)
چند مین بعد
ا/ت اروند خسته شدم بریم خونه
برش زمانی به ۲ ساعت قبل از مهمونی
ویو ا/ت
مثل سگ گشنم بود وفتم فیلم گذاشتم هم میخوردم و هم نگاه میکردم صدای آلام گوشیم اومد یک ساعت دیگه مهمونی شروع میشه
رفتم یک سر حموم ۱۰دقیقه اومد موهامو سشوار کردم حالت دادام (عکس میزام)
لباس پوشیدم ساعت دیدم ۶:۴۰ سریع ارایش کردم اکسسوری هامو گذاشتم و رفتم به آروند گفتم خودم میرم با ماشین جدیدم (ا/ت دیروز ماشین گرفت)
حرکت کردم سمت مهمونی
ماشین وارده حیات شدم همه بچه های کلاس از جمله لورا اونجا بودن پنجره هام دودی بود کسی منو نمیدید رفتم یک گوشه از حیات پارک کردم که دید جینا با پسرا از تالار اومدن بیرن من ماشبن خاموش کردم و پیاده شدم همه چشماشون گرد شده بود منم کادو رو از عقب ماشین ورداشتم اومد سمت بچه ها داشتم میرفتم که دیدم یک دختر کناره کوک واستاده اون کیه؟
ا/ت: سلام بچه خوبین؟
تهیونگ: آ.. آره ولی اون ماشین توی؟
ا/ت: اره و بچه ها چرا یک جوری نگاه میکنید بیاد بریم داخل
جینا: بیاد بریم
ا/ت: جینا کادو ها رو کجا بزارم
جینا: اونجا کنار بادکنک ها
ا/تk
لباس اول مال ا/ت لباس دوم مال جینا انگشتره برای کوک گرفته بود
لطفا حمایت شه🫂
پشیمون نمیشی👌
#بی تی اس 🦋#رمان#جونگ کوک🦋 #جین
#جیمین🦋#تهیونگ # شوگا🦋#جیهوپ🦋
#نامجون🦋 #فیک #تک پارتی🦋#چند پارتی
#سناریو بی تی اس 🦋#سناریو #عاشقانه🦋 #مافیایی
#BTS#🦋ARYI #💜
دست من نیست 🤍
ا/ت: سلام ببخشید من یک انگشتر مردونه میخام و توش از الماس کار سده باشه
...: بفرماید
ا/ت: این نه یکی دیگه
...: بفرماید توی این چهار تا الماس کار شد و خیلی باارزشه
ا/ت: این خیلی قشنگه
آروند: راست میگی همینو بگیر
ا/ت: میشه اینو برام حساب کنید
...: بله حتما و قیمت این کار ۳۵ میلیون هست
ا/ت: بفرماید (در حال حساب کردن)
چند مین بعد
ا/ت اروند خسته شدم بریم خونه
برش زمانی به ۲ ساعت قبل از مهمونی
ویو ا/ت
مثل سگ گشنم بود وفتم فیلم گذاشتم هم میخوردم و هم نگاه میکردم صدای آلام گوشیم اومد یک ساعت دیگه مهمونی شروع میشه
رفتم یک سر حموم ۱۰دقیقه اومد موهامو سشوار کردم حالت دادام (عکس میزام)
لباس پوشیدم ساعت دیدم ۶:۴۰ سریع ارایش کردم اکسسوری هامو گذاشتم و رفتم به آروند گفتم خودم میرم با ماشین جدیدم (ا/ت دیروز ماشین گرفت)
حرکت کردم سمت مهمونی
ماشین وارده حیات شدم همه بچه های کلاس از جمله لورا اونجا بودن پنجره هام دودی بود کسی منو نمیدید رفتم یک گوشه از حیات پارک کردم که دید جینا با پسرا از تالار اومدن بیرن من ماشبن خاموش کردم و پیاده شدم همه چشماشون گرد شده بود منم کادو رو از عقب ماشین ورداشتم اومد سمت بچه ها داشتم میرفتم که دیدم یک دختر کناره کوک واستاده اون کیه؟
ا/ت: سلام بچه خوبین؟
تهیونگ: آ.. آره ولی اون ماشین توی؟
ا/ت: اره و بچه ها چرا یک جوری نگاه میکنید بیاد بریم داخل
جینا: بیاد بریم
ا/ت: جینا کادو ها رو کجا بزارم
جینا: اونجا کنار بادکنک ها
ا/تk
لباس اول مال ا/ت لباس دوم مال جینا انگشتره برای کوک گرفته بود
لطفا حمایت شه🫂
پشیمون نمیشی👌
#بی تی اس 🦋#رمان#جونگ کوک🦋 #جین
#جیمین🦋#تهیونگ # شوگا🦋#جیهوپ🦋
#نامجون🦋 #فیک #تک پارتی🦋#چند پارتی
#سناریو بی تی اس 🦋#سناریو #عاشقانه🦋 #مافیایی
#BTS#🦋ARYI #💜
۱۳.۵k
۱۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.