شادی
شادی
پارت ۲۱
همه رفتن سوار ون شدنو سمت اون لوکیشنی که جک برای کوک فرستاده بود رفتن و تو راه کوک نقشرو برای همه توضیح داد
نقششون:
جونگ کوک ایرپادشو به گوشیش وصل میکنه و از گوشیش به گوشی تهیونگ زنگ میزنه و میزاره تو جیبش و اونام تو ون میمونن و همه ی مکالماتشونو ضبت میکنن بعدم هروقت کوک علامت داد با اصلحه میان تو و سارا و شوگا و ترنم ا/ت رو میگیرن محیا و نرگسو نامجون و جیمین هم میرن دور جک جی هوپ راننده رو بیهوش میکنه تهیونگو جین جیمین هم بقل کوک
رسیدن
کوک:ته بهت زنگ زدم
ته:آره
کوک رفت تو
جک:هع اومدی
کوک:هع میدونستم جکی
جک: میدونیتم خب حالا آماده شو بریم سمت اون استخری که گفتم
کوک:حالا
همه اومدن سمت موقیتشون
کوک:خب بچه ها ا/ت رو باز کنید
جک:جرعت دارید بازش کنید
سارا:چه کار میخوای کنی مرتیکه$¥¢£
جک:(گوه خوردم)
ا/ت رو بازش کردن
ا/ت پرید بقل کوک
کوکم بقلش کرد
جک:تمومش کنید
ا/ت:چیو؟؟؟؟
جک:خودتم میدونی
کوک:جک وولش
جیمین:اصلا بیاید ا/ت انتخاب کنه با کی باشه
جک:باشه
کوک:اوهوم
جیمین:ا/ت خوب انتخاب کن
ا/ت:کوک(بدون یک ثانیه مکس)
جک:یه جاقو برداشت و پرید سمت کوک
که...
سارا:تو داری چه گوهی میخوری؟ مرتیکه¥$&@§|π
شوگا:سارا بدوووو
سارا:اینو پایم
سارا یه چاقو در آوورد از جیبش و زد تو قلب جک جوری که برگای شوگا ریخته بود
شوگا:نه بابا
سارا:آره بابا
پارت ۲۱
همه رفتن سوار ون شدنو سمت اون لوکیشنی که جک برای کوک فرستاده بود رفتن و تو راه کوک نقشرو برای همه توضیح داد
نقششون:
جونگ کوک ایرپادشو به گوشیش وصل میکنه و از گوشیش به گوشی تهیونگ زنگ میزنه و میزاره تو جیبش و اونام تو ون میمونن و همه ی مکالماتشونو ضبت میکنن بعدم هروقت کوک علامت داد با اصلحه میان تو و سارا و شوگا و ترنم ا/ت رو میگیرن محیا و نرگسو نامجون و جیمین هم میرن دور جک جی هوپ راننده رو بیهوش میکنه تهیونگو جین جیمین هم بقل کوک
رسیدن
کوک:ته بهت زنگ زدم
ته:آره
کوک رفت تو
جک:هع اومدی
کوک:هع میدونستم جکی
جک: میدونیتم خب حالا آماده شو بریم سمت اون استخری که گفتم
کوک:حالا
همه اومدن سمت موقیتشون
کوک:خب بچه ها ا/ت رو باز کنید
جک:جرعت دارید بازش کنید
سارا:چه کار میخوای کنی مرتیکه$¥¢£
جک:(گوه خوردم)
ا/ت رو بازش کردن
ا/ت پرید بقل کوک
کوکم بقلش کرد
جک:تمومش کنید
ا/ت:چیو؟؟؟؟
جک:خودتم میدونی
کوک:جک وولش
جیمین:اصلا بیاید ا/ت انتخاب کنه با کی باشه
جک:باشه
کوک:اوهوم
جیمین:ا/ت خوب انتخاب کن
ا/ت:کوک(بدون یک ثانیه مکس)
جک:یه جاقو برداشت و پرید سمت کوک
که...
سارا:تو داری چه گوهی میخوری؟ مرتیکه¥$&@§|π
شوگا:سارا بدوووو
سارا:اینو پایم
سارا یه چاقو در آوورد از جیبش و زد تو قلب جک جوری که برگای شوگا ریخته بود
شوگا:نه بابا
سارا:آره بابا
۶.۲k
۰۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.