سناریو

وقتی همزمان عاشقت میشن
پارت 9
(اسلاید دوم خونه ا. ت و ا. ت موتور کنار ماشینش پارک کرد )
واعضا امدند
اعضا : چه خونه خوشگلی داری
ا. ت : مرسی
ا. ت بفرمایید داخل
اعضا: مرسی
(رفتن داخل خونه ا. ت رفت لباش عوض کرد یه پیژامه سفید و سیاه بایه تیشتر ته مشکی ساده پوشیده)
و چایی گذاشت تا دم بیاد جونگ کوک پاشد رفت تو اتاق ا. ت تهیونگ رفت تا بیارتش گفت: اینجا چقدر پوستر بیلی وبا عکسش هست
ا. ت؛: من فن بیلیم
جیمینم رفت پیش این دوتا
جیمین : تو دیگه زیادی فنشی
ا. ت : میدونم
( داشتی چایی و کیک و گز آوردی )
ا. ت؛: بچه بیاید
جیمین و جونگ کوک و تهیونگ : اومدیم
ا. ت : بفرمایید
اعضا : مرسی
ا. ت :خواهش
جونگ کوک گز برداشت
جونگ کوک: این چیه؟
ا. ت : اسمش گزئه سوغاتی اصفهان یکی از شهر های ایران هستش
جونگ کوک: آها
اعضا هر کدوم یه گز برداشتن و خوردن
نامجون : چقدر خوشمزه
شوگا : اوهوم
جین : دستور پختش چیه؟
ا. ت : نمیدانم
اعضا چایی خوردن با کیک
جین: کیک از کجا گرفتی خیل خوشمزست
ا. ت : خودم درست کردم ( درحال ژست گرفتن)
جین : به کیکای من نمی رسه ولی خوبه
ا. ت: مرسی😊😔
جونگ کوک : خب الان چیکار کنیم؟
جیمین: ا. ت آلبوم عکس نداری
ا. ت: دارم ولی نصفش ایرانه نصفه دیگه اینجاست
جیمین : پس برو بیار
( رفتم آلبوم عکس آوردم)
دادم دست اعضا موقعی که داشتن نگاه میکردم من رفتم جوجه از یخچال برداشتم بهش ادویه زدم
گذاشتم کنار رفتن پیش اعضا بشینم
جیمین : اینجا چقدر کیوت بودی
ا. ت : مگه الان نیستم
جیمین: چرا هستی🤗
رفتم تو اتاق یه بازی فکری گرفتم
اومدم و تا3و2ساعت با اعضا بازی کردیم
آخر هم من بردم
جونگ کوک: این تقلب کرد
ا. ت : الکی نگو چون باختی این میگی
پرش زمانی
رفتم آشپز خونه و جوجه هارو داشتم سیخ میکشیدم و اعضا داشتن تلویزیون میدیدن جین اومد
جین : اسم این غذا چیه؟
ا. ت : جوجه کباب یه غذایی معروف ایرانی
نشست کنارم
جین: به منم یاد بده چطوری درست میکنی
ا. ت : باشه
( ا. ت درحال توضیح دادن)
ومرحله آخر کباب کردن
که سفره چیدی و کباب آوردی
داشتی برای اعضا برنج میریختی
نامجون : این زیاد کم کن
ا. ت : انقد سیر میشید
نامجون: آره
شوگا : میخوای کمپانی بیرونمون کنه
ا. ت: نه، باشه
پرش زمانی
اعضا دیگه داشتن میرفتن
اعضا: خداحافظ
ا. ت: خدا حافظ
جونگ کوک: دوهفته دیگه میبینمت
ا. ت : همین طور
وای به عموم زنگ نزدم برم بزنم ( زنگ زد به عموش وعموش اوکی داد)
پرش زمانی به یه هفته بعد