بد بوی مدرسه
part ²
از خواب بیدار شدم و بعد از انجام کارای مربوطه و خوردن صبحانه راهی مدرسه شدم
وقتی رفتم مدرسه جیمین با عصبانیت اومد پیشم"
جیمین: چرا اینکارو کردی "عصبی"
ات: کدوم کار دربارهی چی حرف میزنی؟
جیمین: چرت اون ویدئو رو از من پخش کردی؟ "عصبی با کمی داد"
ات: کدوم ویدئو؟
جیمین: ایناها اینو میگم "ویدئو رو نشونش داد"
ات: م.. من اینو پخش نکردم
جیمین: آره تو که راست میگی.....غیر از تو کی اینکارو میکنه هاا "داد"
ات: دارم میگم من پخشش نکردم
جیمین: یا همین الان پاکش میکنی یا هرچی دیدی از چشم خودت دیدی "اینو گفت و رفت"
باورم نمیشد....کی اون ویدئو رو پخش کرده؟.....اصلا کی فیلم گرفته؟......از صحنهای که من پامو دراز کردم و جیمین خورد زمین.....اونم که حساسه ازش فیلم پخش بشه مخصوصا اینکه تو اون ویدئو ضایع شده باشع.....وای حالا چیکار کنم؟...انگار....واقعا ازش ترسیدم ......که دیدم هانول داره میاد سمتم......
__________________________________________________
هانول: باورم نمیشه ات من بهت گفتم اگه از این کارا کنی دوستیمون خراب میشه
ات: هانول باور کن من ویدئو رو پخش نکردم
هانول: آخه به غیر از تو کی میتونه پخش کرده باشه؟
ات: ب..بهخدا من پخشش نکردم "بغض"
هانول: پس کی پخشش کرده؟
ات: ن..نمیدونم....حتما یکی با من دشمنی داشته
هانول: آخه کی با تو دشمنی داره؟ "اینو گفت و رفت"
ات: هانول.....هانول صبر کن....هانولللل.....ای بابا....ولی من اون ویدئو رو پخش نکردم.....ولی کی باور میکنه...."بغض"
؟: من باور میکنم
*برگشتم دیدم چانیول بود....دوستم که از بچگی باهم بودیم*
ات: چانیول
چانیول: سلام ات
ات: سلام
چانیول: من میدونم پخش کردن اون ویدئو کار تو نیست....تو دختر خوبی هستی مطمئنم اینکارو نکردی.....کمکت میکنم کسی که اون ویدئو رو پخش کرده رو پیدا کنی
ات: ممنون...."خجالت"
چانیول: حالا هم بیا بریم الان کلاس شروع میشه
ات: بریم "لبخند"
__________________________________________________
فردا:
رفتم مدرسه که چانیول رو دیدم و رفتم پیشش.....
ات: سلام چانیول
چان (مخفف مینویسم): سلام ات
ات: چیزی پیدا نکردب؟
چان: خوب به یه نفر شک دارم اما فقط یه شک هست نمیدونم
ات: کی؟
*که دایون اومد سمتمونو منو بغل کرد*
دایون: ات میدونم تو اون ویدئو رو پخش نکردی میخوام کمکت کنم کسب که پخشش کرده رو پیدا کنی
ات: ولی تو که از من خوشت نمیومد؟
دایون: لطفا اشتباهات گذشتم رو به یادم نیار من خیلی متاسفم که باهات بد بودم الانم یه مهمونی به مناسبت دوستیمون ترتیل دارم پشت مدرسه بیا بریم
*مطمئن بودم یه کاسه ای زیر نیم کاسشه اما وقتی رفتم هیچ چیز عجیبی نبود و واقعا یخ مهمونی بود! یه میز بود و روش کیک و اینا بود*
دایون: اینا برای توعه
ات: واقعا "لبخند"
دایون: آره حالا بخش اصلی سوپرایزت مونده
.
.
.
ات: جیغغغ
از خواب بیدار شدم و بعد از انجام کارای مربوطه و خوردن صبحانه راهی مدرسه شدم
وقتی رفتم مدرسه جیمین با عصبانیت اومد پیشم"
جیمین: چرا اینکارو کردی "عصبی"
ات: کدوم کار دربارهی چی حرف میزنی؟
جیمین: چرت اون ویدئو رو از من پخش کردی؟ "عصبی با کمی داد"
ات: کدوم ویدئو؟
جیمین: ایناها اینو میگم "ویدئو رو نشونش داد"
ات: م.. من اینو پخش نکردم
جیمین: آره تو که راست میگی.....غیر از تو کی اینکارو میکنه هاا "داد"
ات: دارم میگم من پخشش نکردم
جیمین: یا همین الان پاکش میکنی یا هرچی دیدی از چشم خودت دیدی "اینو گفت و رفت"
باورم نمیشد....کی اون ویدئو رو پخش کرده؟.....اصلا کی فیلم گرفته؟......از صحنهای که من پامو دراز کردم و جیمین خورد زمین.....اونم که حساسه ازش فیلم پخش بشه مخصوصا اینکه تو اون ویدئو ضایع شده باشع.....وای حالا چیکار کنم؟...انگار....واقعا ازش ترسیدم ......که دیدم هانول داره میاد سمتم......
__________________________________________________
هانول: باورم نمیشه ات من بهت گفتم اگه از این کارا کنی دوستیمون خراب میشه
ات: هانول باور کن من ویدئو رو پخش نکردم
هانول: آخه به غیر از تو کی میتونه پخش کرده باشه؟
ات: ب..بهخدا من پخشش نکردم "بغض"
هانول: پس کی پخشش کرده؟
ات: ن..نمیدونم....حتما یکی با من دشمنی داشته
هانول: آخه کی با تو دشمنی داره؟ "اینو گفت و رفت"
ات: هانول.....هانول صبر کن....هانولللل.....ای بابا....ولی من اون ویدئو رو پخش نکردم.....ولی کی باور میکنه...."بغض"
؟: من باور میکنم
*برگشتم دیدم چانیول بود....دوستم که از بچگی باهم بودیم*
ات: چانیول
چانیول: سلام ات
ات: سلام
چانیول: من میدونم پخش کردن اون ویدئو کار تو نیست....تو دختر خوبی هستی مطمئنم اینکارو نکردی.....کمکت میکنم کسی که اون ویدئو رو پخش کرده رو پیدا کنی
ات: ممنون...."خجالت"
چانیول: حالا هم بیا بریم الان کلاس شروع میشه
ات: بریم "لبخند"
__________________________________________________
فردا:
رفتم مدرسه که چانیول رو دیدم و رفتم پیشش.....
ات: سلام چانیول
چان (مخفف مینویسم): سلام ات
ات: چیزی پیدا نکردب؟
چان: خوب به یه نفر شک دارم اما فقط یه شک هست نمیدونم
ات: کی؟
*که دایون اومد سمتمونو منو بغل کرد*
دایون: ات میدونم تو اون ویدئو رو پخش نکردی میخوام کمکت کنم کسب که پخشش کرده رو پیدا کنی
ات: ولی تو که از من خوشت نمیومد؟
دایون: لطفا اشتباهات گذشتم رو به یادم نیار من خیلی متاسفم که باهات بد بودم الانم یه مهمونی به مناسبت دوستیمون ترتیل دارم پشت مدرسه بیا بریم
*مطمئن بودم یه کاسه ای زیر نیم کاسشه اما وقتی رفتم هیچ چیز عجیبی نبود و واقعا یخ مهمونی بود! یه میز بود و روش کیک و اینا بود*
دایون: اینا برای توعه
ات: واقعا "لبخند"
دایون: آره حالا بخش اصلی سوپرایزت مونده
.
.
.
ات: جیغغغ
۲۳.۵k
۲۱ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.