پارت ۳
پارت ۳
ازدواج اجباری
ویو یونا
رفتم نشستم رو پاش که یه چیز گنده زیرم حس کردم چقدر داغ و بزرگ بود آییی بدبخت شدم
_ هه جات خوبه
+ فقط خفه شو
بعداز شام
م.ک: خب حالا باید رسم خانوادگی رو انجام بدین
+ چه رسمی
م.ک: شب باهم بخوابین
+ چ..چی ولی من فقط ۱۸ سالمه
م.ک: بالاخره که شما قراره ازدواج کنید و بچه دار شید حالا هم برید کارو شروع کنید
+ با..شه
رفتیم تو اتاق
_ واقعا میخای بکنمت
+ معلومه که نه
_ خب اگه بفهمن کاری نکردیم چی
+ تو دهنتو ببند هرکاری گفتم بکن
_خب
+ برو زیر پتو بلند ناله کن منم همینطور
_ باشه
رفتیم زیر پتو ناله کنون
+ آحه ددی آروم تر
_ آحححح
م.ی : فکر کنم خوب پیشمیرن
م.ک :منم همینطور
+ هی عوضی انقد بهم نچسب
_ تو نچسب
صبح
ویو یونا
پیش اون عوضی بیدار شدم رفتم یه دوش گرفتم و حاضر شدم برم عمارت کوک
ویو کوک
بیدار شدم یه دوش گرفتم یونا سوار ماشین کردم و رسیدیم عمارت
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خمارییییییی
شرطا
لایک=۷
کامنت=۱۰
پر کنید بزارم 🖤
ازدواج اجباری
ویو یونا
رفتم نشستم رو پاش که یه چیز گنده زیرم حس کردم چقدر داغ و بزرگ بود آییی بدبخت شدم
_ هه جات خوبه
+ فقط خفه شو
بعداز شام
م.ک: خب حالا باید رسم خانوادگی رو انجام بدین
+ چه رسمی
م.ک: شب باهم بخوابین
+ چ..چی ولی من فقط ۱۸ سالمه
م.ک: بالاخره که شما قراره ازدواج کنید و بچه دار شید حالا هم برید کارو شروع کنید
+ با..شه
رفتیم تو اتاق
_ واقعا میخای بکنمت
+ معلومه که نه
_ خب اگه بفهمن کاری نکردیم چی
+ تو دهنتو ببند هرکاری گفتم بکن
_خب
+ برو زیر پتو بلند ناله کن منم همینطور
_ باشه
رفتیم زیر پتو ناله کنون
+ آحه ددی آروم تر
_ آحححح
م.ی : فکر کنم خوب پیشمیرن
م.ک :منم همینطور
+ هی عوضی انقد بهم نچسب
_ تو نچسب
صبح
ویو یونا
پیش اون عوضی بیدار شدم رفتم یه دوش گرفتم و حاضر شدم برم عمارت کوک
ویو کوک
بیدار شدم یه دوش گرفتم یونا سوار ماشین کردم و رسیدیم عمارت
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خمارییییییی
شرطا
لایک=۷
کامنت=۱۰
پر کنید بزارم 🖤
۱۶.۰k
۱۹ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.