وقتی عکاسش بودی و..
جین:بشین .
ا.ت:چ..چیزی نیست
جین:دیدم میلنگیدی ، بشین .
بعد از نشستن ا.ت سکوت ارتباطشون رو قوی تر میکرد ا.ت با نگاهی که فقط خودش میفهمید عمقش چیه به جین نگاه میکرد ، و جین با لطافت جوری پای ا.تو معالجه میکرد که بجز حس دست جین حس دردی نداشته باشه پاشو بست و به ا.ت خیره شد با نگاهی که بغل ا.تو التماس میکرد لب زد
جین:چرا مواظب خودت نیستی ؟
ا.ت:مواظب بودم
جین:اگه مواظب بودی اینجوری نمیشد
ا.ت:اون بهم برخورد کرد تقصیر من نبود
جین:هر چی بشه تو باید مواظب خودت باشی و بیشتر حواستو جمع کنی
ا.ت:جین من واقعا حواسم به خودم بود
جین:نبود وگرنه تو این اوضاع نبودی
ا.ت:اون یهو پیچید و اینجوری شد
جین:و تو چیکار میکردی؟
ا.ت:من عجله داشتم که دیر برسم
جین:ا.ت تو همه کارات عجله میکنی ، اونوقت میخوای به من یه جواب بدی..دو روزه منتظرم از اون بدتر حواست به خودت نیست خیلی سر به هوایی و اصلا مواظب خودت نیستی بعد میگه عجله..عجله برای چیته ؟ پاش میرسید تا فردا صبحم مجبورشون میکردم منتظر تو بمونن ، اونوقت میگه تقصیر من نیست《خنده عصبی》
اگه تقصیر حواس پرتی تو نیست پس تقصیر کیه ا.ت ؟ هان ؟《عصبی》
ا.ت:تقصیر خودته《داد》من کل این دو روز تو فکر تو بودم که امروز بهت جواب بدم از ذوق بدو بدو حاضر شدم بیام که اینطوری شد..چرا از دست من عصبی میشی به من چه میتونستی امشب بهم درخواست بدی
جین:《گلوشو صاف میکنه》خب ا.ت...دوباره ، و امشب ازت درخواست میکنم..من نمیدونم از کی و از کجا و حتی نمیدونم چجوری شروع شد..ولی من دوستت دارم و تا هر وقت که بخوای منتظر میمونم تا جواب دلخواهمو ازت بگیرم...حتی شده تا ابد طول بکشه..انتظار برای تو قشنگ ترین انتظار دنیاس...و جواب مثبت تو قشنگ ترین اتفاق زندگیم ا.ت
ا.ت بی اختیار بوسه ی ریزی روی لب های جین کاشت..اون کاملا بی اختیار بود صدای نفس هاش با ضربان قلبش یکی شده بود و بعد از جدا شدن متوجه شد چیکار کرده سرشو پایین گرفت در صورتی که گونه هاش سرخ شده بودن لب زد
ا.ت:کافی نبود؟..برای گرفتن جوابت..
جین با خیال اسوده به آغوش کشیدتش و اجازه داد بوی تن ا.ت توی ریه هاش شکوفه بکنن..قشنگ ترین اتفاق زندگیش..دقیقا توی بغلش بود....
لایکش نارنگی ؛؟
#درخواستی
#دوپارتی
ا.ت:چ..چیزی نیست
جین:دیدم میلنگیدی ، بشین .
بعد از نشستن ا.ت سکوت ارتباطشون رو قوی تر میکرد ا.ت با نگاهی که فقط خودش میفهمید عمقش چیه به جین نگاه میکرد ، و جین با لطافت جوری پای ا.تو معالجه میکرد که بجز حس دست جین حس دردی نداشته باشه پاشو بست و به ا.ت خیره شد با نگاهی که بغل ا.تو التماس میکرد لب زد
جین:چرا مواظب خودت نیستی ؟
ا.ت:مواظب بودم
جین:اگه مواظب بودی اینجوری نمیشد
ا.ت:اون بهم برخورد کرد تقصیر من نبود
جین:هر چی بشه تو باید مواظب خودت باشی و بیشتر حواستو جمع کنی
ا.ت:جین من واقعا حواسم به خودم بود
جین:نبود وگرنه تو این اوضاع نبودی
ا.ت:اون یهو پیچید و اینجوری شد
جین:و تو چیکار میکردی؟
ا.ت:من عجله داشتم که دیر برسم
جین:ا.ت تو همه کارات عجله میکنی ، اونوقت میخوای به من یه جواب بدی..دو روزه منتظرم از اون بدتر حواست به خودت نیست خیلی سر به هوایی و اصلا مواظب خودت نیستی بعد میگه عجله..عجله برای چیته ؟ پاش میرسید تا فردا صبحم مجبورشون میکردم منتظر تو بمونن ، اونوقت میگه تقصیر من نیست《خنده عصبی》
اگه تقصیر حواس پرتی تو نیست پس تقصیر کیه ا.ت ؟ هان ؟《عصبی》
ا.ت:تقصیر خودته《داد》من کل این دو روز تو فکر تو بودم که امروز بهت جواب بدم از ذوق بدو بدو حاضر شدم بیام که اینطوری شد..چرا از دست من عصبی میشی به من چه میتونستی امشب بهم درخواست بدی
جین:《گلوشو صاف میکنه》خب ا.ت...دوباره ، و امشب ازت درخواست میکنم..من نمیدونم از کی و از کجا و حتی نمیدونم چجوری شروع شد..ولی من دوستت دارم و تا هر وقت که بخوای منتظر میمونم تا جواب دلخواهمو ازت بگیرم...حتی شده تا ابد طول بکشه..انتظار برای تو قشنگ ترین انتظار دنیاس...و جواب مثبت تو قشنگ ترین اتفاق زندگیم ا.ت
ا.ت بی اختیار بوسه ی ریزی روی لب های جین کاشت..اون کاملا بی اختیار بود صدای نفس هاش با ضربان قلبش یکی شده بود و بعد از جدا شدن متوجه شد چیکار کرده سرشو پایین گرفت در صورتی که گونه هاش سرخ شده بودن لب زد
ا.ت:کافی نبود؟..برای گرفتن جوابت..
جین با خیال اسوده به آغوش کشیدتش و اجازه داد بوی تن ا.ت توی ریه هاش شکوفه بکنن..قشنگ ترین اتفاق زندگیش..دقیقا توی بغلش بود....
لایکش نارنگی ؛؟
#درخواستی
#دوپارتی
۸.۲k
۲۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.