شات 15
پی دی سلام خانم مین
ا/ت سلام
پی دی خانم مین همنجور که گفتم ما اون کسی که مسعول این کار بود رو مجازات کردیم فقط الان ازتون میخوایم که دیگه به دادگاه نرین
ا/ت آقای بنگ اول بخاطر رفتارم معذرت میخوام
ولی من یه مادرم و چه شما بگید چه نگید من اون کس رو مجازات میکردم از دعوتتون سپاس گذارم من دوست دارم این موضوع رو فراموش کنم بلاخره فقط دوماه قرار کره باشم پس دوست ندارم دردسر ساز بشم
پی دی ما خیلی ممنونیم خانم مین
ا/ت شما مراحمین پس با اجازتون من دیگه میرم
پی دی نیم خانم مین این کارت دعوت جشن کمپانی مون هست خیلی از ایدل ها قرار اونحا باشن خوشحال میشیم که شما رو ببینیم
ا/ت بله حتما میام از اونجا رفتم بیرون که یکی دستم رو گرفت به دستم که حالا توی دستای گرم تهیونگ بود نگاه کردم ولم کن
تهیونگ نه ا/ت بیا صحبت کنیم
دستم رو از دستش آوردم بیرون صحبت کنیم باشه بیا صحبت کنیم از این صحبت کنیم که تو این 3 سال رو کجا بودی از این صحبت کنیم که تو حتی دنبالم نیومدی از کارهای پاره وقتی که واسه غذا خوردن باید در میوردم صحبت کنیم از اون شب سردی که توی پارک خوابیدم صحبت کنیم از تصادفی که نزدیک بود جونم رو ته جین رو بگیره صحبت کنیم
تهیونگ ا/ت
ده بیا صحبت کنیم دیگه چطوره از اون شبی که سرنوشت دوتامون رو عوض کرد صحبت کنیم همون شبی که تو منو به یه هرزه فروختی و اون بیرونم کرد و مجبور به شنیدن ناله های اون دختره شدم هااااا
بعدم سوار ماشین شدم و گفتم برو به هتل
تهیونگ ویو
اون این همه سختی کشیده همش همش هم بخاطر خودمه یعنی.... هق 😭 😭 هقهق چرا هاااا چراااااااا
ا/ت اشکام رو پاک کردم و رفتم هتل قلبم بدجور دردمیکرد نشستم تا سه ساعت فقط گریه کردم
ا/ت سلام
پی دی خانم مین همنجور که گفتم ما اون کسی که مسعول این کار بود رو مجازات کردیم فقط الان ازتون میخوایم که دیگه به دادگاه نرین
ا/ت آقای بنگ اول بخاطر رفتارم معذرت میخوام
ولی من یه مادرم و چه شما بگید چه نگید من اون کس رو مجازات میکردم از دعوتتون سپاس گذارم من دوست دارم این موضوع رو فراموش کنم بلاخره فقط دوماه قرار کره باشم پس دوست ندارم دردسر ساز بشم
پی دی ما خیلی ممنونیم خانم مین
ا/ت شما مراحمین پس با اجازتون من دیگه میرم
پی دی نیم خانم مین این کارت دعوت جشن کمپانی مون هست خیلی از ایدل ها قرار اونحا باشن خوشحال میشیم که شما رو ببینیم
ا/ت بله حتما میام از اونجا رفتم بیرون که یکی دستم رو گرفت به دستم که حالا توی دستای گرم تهیونگ بود نگاه کردم ولم کن
تهیونگ نه ا/ت بیا صحبت کنیم
دستم رو از دستش آوردم بیرون صحبت کنیم باشه بیا صحبت کنیم از این صحبت کنیم که تو این 3 سال رو کجا بودی از این صحبت کنیم که تو حتی دنبالم نیومدی از کارهای پاره وقتی که واسه غذا خوردن باید در میوردم صحبت کنیم از اون شب سردی که توی پارک خوابیدم صحبت کنیم از تصادفی که نزدیک بود جونم رو ته جین رو بگیره صحبت کنیم
تهیونگ ا/ت
ده بیا صحبت کنیم دیگه چطوره از اون شبی که سرنوشت دوتامون رو عوض کرد صحبت کنیم همون شبی که تو منو به یه هرزه فروختی و اون بیرونم کرد و مجبور به شنیدن ناله های اون دختره شدم هااااا
بعدم سوار ماشین شدم و گفتم برو به هتل
تهیونگ ویو
اون این همه سختی کشیده همش همش هم بخاطر خودمه یعنی.... هق 😭 😭 هقهق چرا هاااا چراااااااا
ا/ت اشکام رو پاک کردم و رفتم هتل قلبم بدجور دردمیکرد نشستم تا سه ساعت فقط گریه کردم
۵۷.۶k
۱۸ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.