دکتر مافیا پارت ۱۲
الکس: میخوام یه بلایی سرت بیارم کع مرغ های آسمون به حالت گریه کنن ولی قبلش *اومد نزدیک صورتش و ل.بشو رو ل.ب ا/ت گذاشت و شروع به بو.سی.دنش کرد و ا/ت ماهم هنگ کرد بعد از چند مین ازش جدا شد* همیشه میخواستن طمع ل.ب.ت رو بچشم خوب وقتشه شروع کنیم *و رفت *
این میخواد چیکار کنه یعنی واقعا بابام نه نه اینکارو نکرده 😢
که دیدم الکس با شلاق و چاقو اومده
ا/ت: میخوای چیکار کنی
الکس: به زودی میفهمی
ویو ادمین
دیگه لباس های ا/ت رو درآورد و شروع کرد با شلاق زدنش و اینقدر زدش که کل بدنش کبود شده بود و با چاقو شروع کرد به نقاشی کشیدن روش و ا/ت هم تقریبا بیهوش شده بود که در با شتاب باز شد و بله اون تهیونگ بود فرشته ی نجات ا/ت(توصیف رو داری😂) ولی ا/ت بیهوش شده بود و وقتی تهیونگ اون رو توی اون وضعیت دیده بود زد الکس رو ناکار کرد ولی زنده گذاشت بمونه و بعدش به بادیگارداش زنگ زد که بیان الکس رو ببرن و تهیونگ هم ا/ت رو برد خونه و زنگ زد به دکتر و دکتر هم معاینه اش کرد و زخمش هاش باند پیچی کرد و کلی قرص و دارو بهش داد که به ا/ت بده
ویو تهیونگ
من وقتی رفتم داخل کلبه چیزی رو که دیدم باور نکردم ا/ت کلا خونی بود رفتم سمت مرده تا تونستم زدمش ا/ت هم باز کردم یه پتویی اونجا بود دور ا/ت پیچیدم و به بادیگارد هام زنگ زدم که بیان اینو ببرن کلبه ی شکنجه و منم ا/ت رو بردم خونه به دکتر زنگ زدم که بیاد وضعیت ا/ت رو چک کنه بعد چند مین که دکتر معانیه اش کرد گفت فردا بهوش میاد و بعدش فقط باید استراحت کنه قبل از اینکه بره هم ازش خواستم وضعیت کوک هم چک کنه گفتش که خطر رفع شده و وقتی بیدار شد فقط باید استراحت کنه
*پرش زمانی به فردا *
هعی یدونه کم بود باید مراقب دو نفر باشم رفتم تو اتاق کوک که دیدم بیدار شده
تهیونگ: کوکککک
کوک: تهیونگ چیشده
تهیونگ: هیچی فقط تیر خوردی
کوک: اها وایسا ا/ت؟(نمیدونم چی بگم تیر خوردی میگی اها ودف😂)
تهیونگ: ا/ت راستش یکی دزدید ش و کلا زدش
کوک: کی
تهیونگ: انگار اسمش الکسه ولی جالبه دشمنی به این اسم نداریم
کوک: پس باید وایسیم ا/ت بهوش بیاد تا بگه
تهیونگ: آره ولی حالا تو استراحت کن به آجوما میگم غذا بیاره
کوک: باشه
به اجوما گفتم برای کوک غذا درست کنه رفتم اتاق ا/ت که.....
_________
اسلاید ۲ عکس خونه
اسلاید ۳ عکس ماشین تهیونگ
شرط ۱۵ لایک
۱۵ کامنت
بچه ها به نظرتون با این فیک وبتون save me رو هم بزارم؟
یا رمان مافیای من
یا ژانر درخواستی بگید بزارم
بعد بچه ها امتحان های خرداد شروع شده ممکنه دیر دیر بیام ببخشید
این میخواد چیکار کنه یعنی واقعا بابام نه نه اینکارو نکرده 😢
که دیدم الکس با شلاق و چاقو اومده
ا/ت: میخوای چیکار کنی
الکس: به زودی میفهمی
ویو ادمین
دیگه لباس های ا/ت رو درآورد و شروع کرد با شلاق زدنش و اینقدر زدش که کل بدنش کبود شده بود و با چاقو شروع کرد به نقاشی کشیدن روش و ا/ت هم تقریبا بیهوش شده بود که در با شتاب باز شد و بله اون تهیونگ بود فرشته ی نجات ا/ت(توصیف رو داری😂) ولی ا/ت بیهوش شده بود و وقتی تهیونگ اون رو توی اون وضعیت دیده بود زد الکس رو ناکار کرد ولی زنده گذاشت بمونه و بعدش به بادیگارداش زنگ زد که بیان الکس رو ببرن و تهیونگ هم ا/ت رو برد خونه و زنگ زد به دکتر و دکتر هم معاینه اش کرد و زخمش هاش باند پیچی کرد و کلی قرص و دارو بهش داد که به ا/ت بده
ویو تهیونگ
من وقتی رفتم داخل کلبه چیزی رو که دیدم باور نکردم ا/ت کلا خونی بود رفتم سمت مرده تا تونستم زدمش ا/ت هم باز کردم یه پتویی اونجا بود دور ا/ت پیچیدم و به بادیگارد هام زنگ زدم که بیان اینو ببرن کلبه ی شکنجه و منم ا/ت رو بردم خونه به دکتر زنگ زدم که بیاد وضعیت ا/ت رو چک کنه بعد چند مین که دکتر معانیه اش کرد گفت فردا بهوش میاد و بعدش فقط باید استراحت کنه قبل از اینکه بره هم ازش خواستم وضعیت کوک هم چک کنه گفتش که خطر رفع شده و وقتی بیدار شد فقط باید استراحت کنه
*پرش زمانی به فردا *
هعی یدونه کم بود باید مراقب دو نفر باشم رفتم تو اتاق کوک که دیدم بیدار شده
تهیونگ: کوکککک
کوک: تهیونگ چیشده
تهیونگ: هیچی فقط تیر خوردی
کوک: اها وایسا ا/ت؟(نمیدونم چی بگم تیر خوردی میگی اها ودف😂)
تهیونگ: ا/ت راستش یکی دزدید ش و کلا زدش
کوک: کی
تهیونگ: انگار اسمش الکسه ولی جالبه دشمنی به این اسم نداریم
کوک: پس باید وایسیم ا/ت بهوش بیاد تا بگه
تهیونگ: آره ولی حالا تو استراحت کن به آجوما میگم غذا بیاره
کوک: باشه
به اجوما گفتم برای کوک غذا درست کنه رفتم اتاق ا/ت که.....
_________
اسلاید ۲ عکس خونه
اسلاید ۳ عکس ماشین تهیونگ
شرط ۱۵ لایک
۱۵ کامنت
بچه ها به نظرتون با این فیک وبتون save me رو هم بزارم؟
یا رمان مافیای من
یا ژانر درخواستی بگید بزارم
بعد بچه ها امتحان های خرداد شروع شده ممکنه دیر دیر بیام ببخشید
۱۲.۳k
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.