در خانه ی بی تی اس چه میگذرد

___________
این داستان : هیونگ دوسم داری؟

کوک: جین هیونگ هیونگ جینننن
جین:هان چته مگه نمیبینی کار دارم*درحال نگاه کردن خود در اینه*
کوک: هیونگ دوسم داری؟(کیوت)
جین: آخه این چه سوالیه؟ معلومه کع دوست دارم
کوک:*ذوق مرگ*
جین: البته خودمو یاع یاع یاع
کوک:هیونگگگ*داد*
جین: حالا برو به کارم برسم
کوک رفت سراغ شوگا
کوک: شوگا هیونگ بلند شو شوگا هیونگ
شوگا: بچه ی هعی چته؟
کوک: هیونگ دوسم داری؟
شوگا: منو از خواب نازم بیدار کردی که اینو بپرسی نه ندارم حالا برو
کوک: چراااا
شوگا : اصلا غلط کردم دوست دارم برو بزار بخوابم
کوک: اخجون(کیوت)
و رفت
شوگا: هعی بلاخره داشتم با عشق زندگیم ازدواج میکردم(بنظرتون کیه؟)
که این بچه اومد عروسی من و نارنگی جونم رو خراب کرد(خداوکیلی فکر کردی کیه؟🤣)
کوک :جیهوپ هیونگ
جیهوپ: بله کوک چی شده؟
کوک: هیونگ دوسم داری؟
جیهوپ: این چه سوالیه البته که دوست دارم عزیزم(بعد سپ شیپ موردعلاقه ام هوپکوکه میگن هوپکوک دیگه؟ )
کوک: عاشقتم هیونگ
جیهوپ :me to (منم)
و دیگه کوک رفت
کوک : نامجون هیونگ
نامجون: چیشده کوک
کوک: هیونگ دوسم داری؟
نامجون : اگه درست رو بخونی اره
کوک: پس خداحافظ و رفت
کوک : جیمینیییییییی
جیمین: چتهههههههههههه
کوک: جیمین دوسم داری(نکته نگفت هیونگ🤣)
جیمین: اگه باهام مثل بزرگترها رفتار کنی اره(اگه یه برنامه ای رو دیده باشید جیمین شاکی بود که کوک باهاش مثل بچه ها رفتار میکنه یعنی سپتیجسجسچس)
کوک: خداحافظظظظ و رفت
کوک: تهیونگگگگگگگگ هیونگگگگگگگگگگ
تهیونگ: چتههههههههههه کوکککککگگگگگ
کوک: دوسممممممم داریییییییی
تهیونگ: چی؟
کوک: دوسم داری؟
تهیونگ:*نگاه پوکر* چندبار بگم؟ تو بگو چندبار بگمممم؟؟؟؟
کوک:غلط کردم* میخواست فرار کنه که تهیونگ‌دستش رو میگیره *
تهیونگ: فقط بگو تا الان چندبار بهت گفتم دوست دارم؟
کوک: بخدا غلط کردم شیرموز اضافی خوردم مست شدم نفهمیدم چی گفتم
تهیونگ: باشه ولی دفعه آخرت باشه
کوک: چشمممممم بای بای

چطور بود بازم اینجوری بزارم؟