پارت دوم
دیدم لیا اونجا وایساده رفتم پیششون
ات:سلام شامپانزهها (ات دوس پسر لیا و دوست دوس پسر لیا رو میشناسه)
(دوست دوس پسر لیا رو با / این نشون میدم دوس پسر لیا رو با @ نشون میدم خود لیا رو هم $ نشون میدم)
$/@: سلام گراز
از قبل هماهنگ کرده بودین😉
/:آره
@:بریم خرید
همه: اوکی
فلش یک به وقتی ات رف خونه
(خیلی گشادم)
شب بود ساعت ۹:۴۰ خوابیدم چون صبح ساعت ۷ پرواز داشتم.
صبح با آلارم گوشیم از خواب بیدار شدم کارای لازم رو انجام دادم لباسم رو پوشیدم و به سمت فرودگاه رفتم
. کلا تو راه خواب بودم تا رسیدیم کره(اینم مث من تو همه مسافرت ها خوابه😂)
رفتم تو هتل و یه اتاق گرفتم رفتم یکم کره رو قدم زدم بعد برگشتم خونه و خوابیدم صبح بیدار شدم و به سمت کمپانی حرکت کردم
ات:سلام شامپانزهها (ات دوس پسر لیا و دوست دوس پسر لیا رو میشناسه)
(دوست دوس پسر لیا رو با / این نشون میدم دوس پسر لیا رو با @ نشون میدم خود لیا رو هم $ نشون میدم)
$/@: سلام گراز
از قبل هماهنگ کرده بودین😉
/:آره
@:بریم خرید
همه: اوکی
فلش یک به وقتی ات رف خونه
(خیلی گشادم)
شب بود ساعت ۹:۴۰ خوابیدم چون صبح ساعت ۷ پرواز داشتم.
صبح با آلارم گوشیم از خواب بیدار شدم کارای لازم رو انجام دادم لباسم رو پوشیدم و به سمت فرودگاه رفتم
. کلا تو راه خواب بودم تا رسیدیم کره(اینم مث من تو همه مسافرت ها خوابه😂)
رفتم تو هتل و یه اتاق گرفتم رفتم یکم کره رو قدم زدم بعد برگشتم خونه و خوابیدم صبح بیدار شدم و به سمت کمپانی حرکت کردم
۶.۵k
۰۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.