ازدواج قرار دادی ۴
پیرمرد:
بله دخترم مافیا،حواستون به خودتون باشه
پول کرایه هم لازم نیست بدید اون پول رو برای
خودتون نگه دارید شاید یه روزی به دردتون خورد
ات و هانا:
ممنونیم
و از تاکسی پیاده شدن ات رو به هانا کرد
و با تردید گفت:
هانا،می خوای برگردیم؟
هانا:
ات ما که چیزی برای از دست دادن نداریم،
ما فقط پولش رو می خوایم که با هم دیگه یه مغازه بزنیم
ات:
آره راست میگی،اما من نمیدونم چرا قلبم انقد داره تند می زنه؟
هانا:
طبیعیه،چون که منم همین شکلی ام
راوی:
هر دو رفتن دم عمارت ،محافظ ها جلشون رو گرفتن و گفتن: شماها کی هستین؟
ات:
ما خدمتکار جدیدیم
محافظ ۱:
اسمتون رو بگید
ات:
کیم ات
هانا:
پارک هانا
#جیمین
#فیک
این داستان ادامه دارد...💜
بله دخترم مافیا،حواستون به خودتون باشه
پول کرایه هم لازم نیست بدید اون پول رو برای
خودتون نگه دارید شاید یه روزی به دردتون خورد
ات و هانا:
ممنونیم
و از تاکسی پیاده شدن ات رو به هانا کرد
و با تردید گفت:
هانا،می خوای برگردیم؟
هانا:
ات ما که چیزی برای از دست دادن نداریم،
ما فقط پولش رو می خوایم که با هم دیگه یه مغازه بزنیم
ات:
آره راست میگی،اما من نمیدونم چرا قلبم انقد داره تند می زنه؟
هانا:
طبیعیه،چون که منم همین شکلی ام
راوی:
هر دو رفتن دم عمارت ،محافظ ها جلشون رو گرفتن و گفتن: شماها کی هستین؟
ات:
ما خدمتکار جدیدیم
محافظ ۱:
اسمتون رو بگید
ات:
کیم ات
هانا:
پارک هانا
#جیمین
#فیک
این داستان ادامه دارد...💜
۴.۹k
۲۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.