آیه ۴۵سوره فاطر
وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِما كَسَبُوا ما تَرَكَ عَلى ظَهْرِها مِنْ دَابَّةٍ وَ لكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِعِبادِهِ بَصِيراً «45»
و اگر خداوند مردم را به سزاى آن چه انجام دادهاند مؤاخذه نمايد، هيچ جنبندهاى روى زمين باقى نمىماند، ولى (سنّت خداوند بر آن است كه) مردم را تا مدّتى معين مهلت دهد (تا خود را اصلاح نمايند)، پس همين كه مدّتشان به سر آمد (آنان را مؤاخذه مىكند.) و همانا خداوند به (احوال) بندگان خود بيناست (و هر كس را به مقتضاى كردارش جزا مىدهد).
نکته ها
امام سجّاد عليه السلام در مناجات خود مىگويد: «كان جزائى فى اول ما عصيتك النار» «1» خداوندا جزاى من در اولين گناهى كه كردم آتش بود و هر چه زنده ماندهام لطف و مهلت تو نسبت به من است كه شايد من توبه كنم.
پیام ها
1- گر حكم شود كه مست گيرند در شهر هر آن كه هست گيرند. وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ ... ما تَرَكَ ... مِنْ دَابَّةٍ
«1». صحيفه سجاديه، دعاى 16.
جلد 7 - صفحه 514
2- گناهى كيفر دارد كه با علم و عمد انجام گيرد. يُؤاخِذُ ... بِما كَسَبُوا
3- فلسفه تأخير كيفر مردم از دنيا به قيامت، بقاى نسل بشر و تداوم حيات در كره زمين است. مردم اگر با گناه هلاك شوند بشرى باقى نخواهد ماند و نسل منقرض خواهد شد «ما تَرَكَ عَلى ظَهْرِها مِنْ دَابَّةٍ»
4- خداوند، صبور و اهل عفو و مغفرت و مهلت دادن است و مردم را فورى در دنيا به جرم عملكرد بد آنان مجازات نمىكند. «يُؤَخِّرُهُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى»
5- مرگ و ميرها و فرصتها و مهلتها، با ارادهى الهى و داراى نظم و حساب و كتاب است. «يُؤَخِّرُهُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى»
6- مدّت عمر انسان، از پيش تعيين شده است. «أَجَلٍ مُسَمًّى»
7- مهلت خداوند به بندگان گنهكار و تأخير مجازات آنان تا قيامت از سنّتها و برنامههاى الهى است. «يُؤَخِّرُهُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى»
8- مهلت دادن خداوند به گنهكاران كارى عالمانه است. «بِعِبادِهِ بَصِيراً»
(دهها ميليون نفر سالها بعد از گناه توفيق توبه پيدا كردهاند و خلافكارى خود را اصلاح نمودهاند كه اگر خداوند كيفر آنان را فورى مىداد همه دوزخى مىشدند.)
«و الحمد للّه ربّ العالمين»
پانویس
منابع
تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چا
https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%DB%8C%D9%87_45_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%81%D8%A7%D8%B7%D8%B1
و اگر خداوند مردم را به سزاى آن چه انجام دادهاند مؤاخذه نمايد، هيچ جنبندهاى روى زمين باقى نمىماند، ولى (سنّت خداوند بر آن است كه) مردم را تا مدّتى معين مهلت دهد (تا خود را اصلاح نمايند)، پس همين كه مدّتشان به سر آمد (آنان را مؤاخذه مىكند.) و همانا خداوند به (احوال) بندگان خود بيناست (و هر كس را به مقتضاى كردارش جزا مىدهد).
نکته ها
امام سجّاد عليه السلام در مناجات خود مىگويد: «كان جزائى فى اول ما عصيتك النار» «1» خداوندا جزاى من در اولين گناهى كه كردم آتش بود و هر چه زنده ماندهام لطف و مهلت تو نسبت به من است كه شايد من توبه كنم.
پیام ها
1- گر حكم شود كه مست گيرند در شهر هر آن كه هست گيرند. وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ ... ما تَرَكَ ... مِنْ دَابَّةٍ
«1». صحيفه سجاديه، دعاى 16.
جلد 7 - صفحه 514
2- گناهى كيفر دارد كه با علم و عمد انجام گيرد. يُؤاخِذُ ... بِما كَسَبُوا
3- فلسفه تأخير كيفر مردم از دنيا به قيامت، بقاى نسل بشر و تداوم حيات در كره زمين است. مردم اگر با گناه هلاك شوند بشرى باقى نخواهد ماند و نسل منقرض خواهد شد «ما تَرَكَ عَلى ظَهْرِها مِنْ دَابَّةٍ»
4- خداوند، صبور و اهل عفو و مغفرت و مهلت دادن است و مردم را فورى در دنيا به جرم عملكرد بد آنان مجازات نمىكند. «يُؤَخِّرُهُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى»
5- مرگ و ميرها و فرصتها و مهلتها، با ارادهى الهى و داراى نظم و حساب و كتاب است. «يُؤَخِّرُهُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى»
6- مدّت عمر انسان، از پيش تعيين شده است. «أَجَلٍ مُسَمًّى»
7- مهلت خداوند به بندگان گنهكار و تأخير مجازات آنان تا قيامت از سنّتها و برنامههاى الهى است. «يُؤَخِّرُهُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى»
8- مهلت دادن خداوند به گنهكاران كارى عالمانه است. «بِعِبادِهِ بَصِيراً»
(دهها ميليون نفر سالها بعد از گناه توفيق توبه پيدا كردهاند و خلافكارى خود را اصلاح نمودهاند كه اگر خداوند كيفر آنان را فورى مىداد همه دوزخى مىشدند.)
«و الحمد للّه ربّ العالمين»
پانویس
منابع
تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چا
https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%DB%8C%D9%87_45_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%81%D8%A7%D8%B7%D8%B1
۱.۴k
۲۵ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.