p12
گرفتم انقدر زدمش جونگ کوک جدام کرد کوک:عزیزم آروم باش من:ولم کن جونگ کوک بزار خفش کنم کوک:خودم به حسابش میرسم قلبت درد میگیرها برگشتم طرفش حولش دادم من:چرا گذاشتی نزدیکت شه مگه نگفتم بزار من بیام کوک:خوب عزیزم خطرناک بود حالا تو آروم باش زندگیم خودم به حسابش میرسم من:چرا گذاشتی بوست کنه کوک:تقصیر من چیه کثافت خودش اومد طرفم اومد نزدیکم دستشو رو موهام گذاشت با اون یکی دستش دستمو گرفت صورتشو نزدیک صورتم کرد کوک:جیسو ناراحت نباش فدات شم اونم پرتش میکنم بیرون میدونی دوست ندارم ناراحتیتو ببینم آروم باش خوب من:باشه لبامو بوسید بغلم کرد گردنمو مک زد شونمو مالید کوک:برو عزیزم برو بشین اونجا من خودم دارم براش من:باشه رفتم نشستم کوک:خوب چرا اومدی اینجا دختره:اومدم تو رو ببینم بعد سال ها دلت برامتنگ نشده بود کوک:هرزه عوضی خیلی رو داری حالم ازت بهم میخوره بعد دلم برات تنگ شه بابایه تو خانوادمو کشت عوضییی توهم میدونستی و جاسوسیمو کردی بهم نزدیک شدی عوضی گمشو از خونم بیرون من دیگه عاشق تو نیستم من عاشق یکی بهتر از تو شدم الانم گمشو تا نکشتمت گمشوووو سریع رفت سرشو گرفت پایین دستشو رو سرش گذاشت رفتم سمتش من:عزیزم خوبی نگام کرد چون قدش بلند بود قدمو بلند کردم لباشو بوسیدم محکم بغلش کردم اونم بغلم کرد محکم کوک:همیشه بهم آرامش میدی حتی وقتی نگات میکنم
۳۸.۳k
۱۳ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.