🖇فراز و نشیب 🖇
V... RHS:
دیانا: بیبی چکو استفاده کردم و رفتم بیرون هنوز دو خط نشده بود با دخترا توس اتاق دور بیبی چک بودیم که جوابش بیاد
نیکا: چشمامونو بستیم که دیانا جیغ زد که مثبته
پانیذ: خاله شدم
مهشاد: هیس الان میفهمنننن
دیانا: به ارسلان بگم ؟؟؟؟؟؟؟
نیکا: نخیر چلمغز سورپریزههه
دیانا: نه بهش میگممممم
پانیذ: خاله شدم هوو هوووو
دیانا: بدون محل دادن به بقیه رفتم تو اتاق پیش ارسلان و آروم دستم بردم تو موهاش و دراز کشیدم رو تخت
ارسلان: کجا بودیییی
دیانا: ارسلان میشه بعدا بگم
ارسلان: چت شده باز
دیانا: هیچی هیچی
ارسلان: نکنه هوس کردی قورتت بدم ها ؟
دیانا: نخیر
ارسلان: میگی چی شده یا نه ؟
دیانا: ارسلان من الان دونفرم
دیانا: بیبی چکو استفاده کردم و رفتم بیرون هنوز دو خط نشده بود با دخترا توس اتاق دور بیبی چک بودیم که جوابش بیاد
نیکا: چشمامونو بستیم که دیانا جیغ زد که مثبته
پانیذ: خاله شدم
مهشاد: هیس الان میفهمنننن
دیانا: به ارسلان بگم ؟؟؟؟؟؟؟
نیکا: نخیر چلمغز سورپریزههه
دیانا: نه بهش میگممممم
پانیذ: خاله شدم هوو هوووو
دیانا: بدون محل دادن به بقیه رفتم تو اتاق پیش ارسلان و آروم دستم بردم تو موهاش و دراز کشیدم رو تخت
ارسلان: کجا بودیییی
دیانا: ارسلان میشه بعدا بگم
ارسلان: چت شده باز
دیانا: هیچی هیچی
ارسلان: نکنه هوس کردی قورتت بدم ها ؟
دیانا: نخیر
ارسلان: میگی چی شده یا نه ؟
دیانا: ارسلان من الان دونفرم
۲۱.۳k
۰۱ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.