من چقدر ساده ام،
من چقدر ساده ام،
هنوز هم دلم خوش است به آمدنت،
دلم خوش است که
می آیی و
آسمانِ سیاهِ دلم را
مانندِ مهتاب روشن میکنی
راستش را بخواهید این سادگی در
خاندانِ ما مرسوم بوده ...!
حتما
میگویید چطور ؟
"من از عکس
ِدختری که در ساعتِ جیبیِ کُتِ پدر بزرگم بود و تا آخرِ عُمرش
آن را
نگه داشته بود فهمیدم این را" ...
هنوز هم دلم خوش است به آمدنت،
دلم خوش است که
می آیی و
آسمانِ سیاهِ دلم را
مانندِ مهتاب روشن میکنی
راستش را بخواهید این سادگی در
خاندانِ ما مرسوم بوده ...!
حتما
میگویید چطور ؟
"من از عکس
ِدختری که در ساعتِ جیبیِ کُتِ پدر بزرگم بود و تا آخرِ عُمرش
آن را
نگه داشته بود فهمیدم این را" ...
۱۳۴
۰۱ تیر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.