[°داشت زیر لـب مے خوند: "که من باد میشم میرم تو موهات..."

[°داشت زیر لـب مے خوند: "که من باد میشم میرم تو موهات..."
بهش گفتم به جاے اینکه واسم کنسرت برگزار کنے پاشو کمڪ کن این تختو جا به جا کنیم، کمرم درد گرفت به خدا!
با شیطنـت باز گفت: " اے بخت سراغ من بیا، که رخت خواب من با خیال خامم گرم نمیشه"بهش گفتم از بد شانسیت که بختت من بودم، قیافه ے ناراحت و اخمو به خودش میگیره و آه میکشه، میگه هیییی... کنارش میشینم، بهش میگم پشیمونی؟
میگه: میدونے من یه تئورے دارم، میگم که هر کسى تو زندگیش عاشق یڪ نفر باید بشه، اون آدم درست یا غلط همیشه عاشق اون آدم میمونه، دلش به یاد اون آدم گرمه، چشماش به خیال اون آدم گرم خواب میشه، دستاش با خیال اون آدم گرم میمونه.
حالا ببین، چقدر باید خوش شانس و خوشبخت باشے که همونے رو پیدا کنے که اونم شب ها با خیال تو مے خوابه، روزا به عشق تو بیدار میشه.چقدر باید خوشبخت باشے که بین این همه آدم کسى رو پیدا کنے که همونطور که اون وسط ذهنت جا کرده، توام وسط قلب اون جا کنی... بهش گفتم: تو پیدا کردی؟
گفت: من خوش حالم، تو خوشحالی؟ همین الان؟
گفتم: خب آره، داریم خونه ے آینده مونو میچینیم، تو کنارمے و خوشحالم، همه حالشون خوبه...
حرفمو قطع میکنه و میگه: پس دوتامون درست انتخاب کردیم، هیچکے پیش آدم اشتباهے خوشحال نیست...😌💤💕°]

ساعت ¹²:¹²
¹⁴⁰¹/⁴/³⁰