سه پارتی درخاستی
ویو فلیکس
دوش گرفتم رفتم پایین با ات صبحانه خوردیم ولی هیچی راجب تولدم نگف فک کنم یادش رفته امروز تولدمه هعی خدا شاید یکم ناراحت شده باشم ک هنو یادش نیس
+ فلیکس فلیکس کجایی تو فکری
_ هیچی اوکیه
+ خب حاضر شو مامانم امروز دعوتمون کرده
_ عام باشه
+ من تا موقع میرم دوش بگیرم
_ اوک
ات ویو
دوش گرفتم اومدم بیرون ی لباس ک فلیکس برام خریده بود و تاحالا نپوشیده بودم رو پوشیدم موهامو خشک کردم و ی ارایش لایت کردم ک فلیکس در زد
_ بیام تو
+ اره بیا تو
_ اووو چ خوشگل شدی بیبی
+ ممنونم فلیکس نمیتونم گردنبندمو ببندم میشه کمکم کنی
_ اره لیتل بده من برات ببندم
+ خب فلیکس ی کت شلوار برات گذاشتم اونجا اونارو بپوش
_ مگه کجا میخاییم بریم ک کت شلوار بپوشم
+ مگه باید جای خاصی بریم برو بپوش دیگه
ویو فلیکس
لباسامو پوشیدم اومدم تو اتاق کرواتمو ور داشتم ببندم
+ یا اونجوری نیس بده من ببندم
خیلی خوشگل شده بود واقعن خاستنی شده بود میخاستم همین الان بخورمش خدااا چرا انقد خوشگل شده
( ات سرشو اورد بالا)
+ فلی( ک با بوسه فلیکس حرفش قط شد)
(بعد چن مین کیس)
+ میخاستم حرف بزنم ها
_ نتونستم تحمل کنم ببخشید بیب مراقب خودت باش ک کارمون ب جاهای باریک نکشه
+ یا اصن منو نگا نکن
_ نمیشه
+ باشه بدو بریم ک دیر شد
_ باشه
+ من میشینم پشت ماشین
_ چرا
+ چونکه
_ باشه
ویو فلیکس
چرا مسیری ک داشت میرفت با مسیر خونه مامان باباش فرق میکنه کجا دارت میره تو فکر بودم ک با صدای ات از فکر در اومدم
+ رسیدیم
_ اینجا کجایه
+ بیا بریم میفهمی
وقتی رسیدیم ی جایی ک هیچ کس نبود ولی همه جا با گل های ابی اسمونی و سفید تزیین شده بود خیلی خوشگل بود برگشتم سمت ات ک لبای نرمشو گذاشت رو لبام و منم همراهیش کردم
+ تولد مبارک عشقم ( پرید بغلش)
_( خنده) فک کردم یادت رفته
+ مگه میشه تولد تنها دلیل زندگیم رو یادم بره
_ خب حالا قراره ی روز رویایی بسازیم قطعن بهترین تولد عمرمه مرسی عشقم
+ خواهش بیبی بدو بریم
( دست فلیکس رو کشید و باهم بدو بدو کردن کلی باهم خوش گذروندن و کلی خاطره ب یاد موندنی ساختن و فلیکس هم شب ات بیچاره رو ب ... داد)
پایان
امیدوارم مورد پسند بوده باشه
درخاستی داشتین مینویسم و خوشحال میشم
لایک؟ کامنت؟
مایل ب خر ذوق کردن ادمین؟ ^^
دوش گرفتم رفتم پایین با ات صبحانه خوردیم ولی هیچی راجب تولدم نگف فک کنم یادش رفته امروز تولدمه هعی خدا شاید یکم ناراحت شده باشم ک هنو یادش نیس
+ فلیکس فلیکس کجایی تو فکری
_ هیچی اوکیه
+ خب حاضر شو مامانم امروز دعوتمون کرده
_ عام باشه
+ من تا موقع میرم دوش بگیرم
_ اوک
ات ویو
دوش گرفتم اومدم بیرون ی لباس ک فلیکس برام خریده بود و تاحالا نپوشیده بودم رو پوشیدم موهامو خشک کردم و ی ارایش لایت کردم ک فلیکس در زد
_ بیام تو
+ اره بیا تو
_ اووو چ خوشگل شدی بیبی
+ ممنونم فلیکس نمیتونم گردنبندمو ببندم میشه کمکم کنی
_ اره لیتل بده من برات ببندم
+ خب فلیکس ی کت شلوار برات گذاشتم اونجا اونارو بپوش
_ مگه کجا میخاییم بریم ک کت شلوار بپوشم
+ مگه باید جای خاصی بریم برو بپوش دیگه
ویو فلیکس
لباسامو پوشیدم اومدم تو اتاق کرواتمو ور داشتم ببندم
+ یا اونجوری نیس بده من ببندم
خیلی خوشگل شده بود واقعن خاستنی شده بود میخاستم همین الان بخورمش خدااا چرا انقد خوشگل شده
( ات سرشو اورد بالا)
+ فلی( ک با بوسه فلیکس حرفش قط شد)
(بعد چن مین کیس)
+ میخاستم حرف بزنم ها
_ نتونستم تحمل کنم ببخشید بیب مراقب خودت باش ک کارمون ب جاهای باریک نکشه
+ یا اصن منو نگا نکن
_ نمیشه
+ باشه بدو بریم ک دیر شد
_ باشه
+ من میشینم پشت ماشین
_ چرا
+ چونکه
_ باشه
ویو فلیکس
چرا مسیری ک داشت میرفت با مسیر خونه مامان باباش فرق میکنه کجا دارت میره تو فکر بودم ک با صدای ات از فکر در اومدم
+ رسیدیم
_ اینجا کجایه
+ بیا بریم میفهمی
وقتی رسیدیم ی جایی ک هیچ کس نبود ولی همه جا با گل های ابی اسمونی و سفید تزیین شده بود خیلی خوشگل بود برگشتم سمت ات ک لبای نرمشو گذاشت رو لبام و منم همراهیش کردم
+ تولد مبارک عشقم ( پرید بغلش)
_( خنده) فک کردم یادت رفته
+ مگه میشه تولد تنها دلیل زندگیم رو یادم بره
_ خب حالا قراره ی روز رویایی بسازیم قطعن بهترین تولد عمرمه مرسی عشقم
+ خواهش بیبی بدو بریم
( دست فلیکس رو کشید و باهم بدو بدو کردن کلی باهم خوش گذروندن و کلی خاطره ب یاد موندنی ساختن و فلیکس هم شب ات بیچاره رو ب ... داد)
پایان
امیدوارم مورد پسند بوده باشه
درخاستی داشتین مینویسم و خوشحال میشم
لایک؟ کامنت؟
مایل ب خر ذوق کردن ادمین؟ ^^
۸.۰k
۰۱ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.