پارت ۱
فیک
Love with a little whiskey
p¹
ات ویو؛
حالم خیلی خوب نبود
با سوجون(رل قبلیش) تموم کرده بودم
لباسامو پوشیدمو رفتم بار
نشستم سر میز و ی ویسکی سفارش دادم
شروع کردم ب خوردن
وقتی تموم شد یکی دیگه هم سفارش دادم
بعد از خوردن ویسکی دوم خیلی مست شده بودم
یکمی نشستم و بعد بلند شدم ک برم اما با یکی بر خورد کردم
چشمامو ک باز کردم سرم رو فرو رفته تو سینه ی عضلانی ی مرد خوشتیپ حس کردم
ی قدم ب سمت عقب برگشتم و بهم سلام کرد
کوک؛سلام(مست)
ات؛س.سلااام(مست)
کوک؛ت.الان ب من خوردی!
ات؛خندههه.آ.آرهه
کوک؛خوب بشین.مهمون من ی ویسکی هم میخوریم
ات؛عاه خنده.باشههه(شیت)
راوی؛ ات و کوک یکمی باهم گپ میزنن و کل شب رو باهم میگذرونن
روز بعد
ات ویو؛با نور خورشید چشمامو باز کردم
با لباس بیرون رو تخت خوابم برده بود
سرم خیلی درد میکرد
ی کم ب دیشب فکر کردمو تقریبا همه چیو یادم اومد
ات؛هوففف بزا ی پیام ب کوک بدم
لایک پلیزز💜
شرط.۱۰ تا لایک.۱۰ تا کامنت
@melina_armyy
Love with a little whiskey
p¹
ات ویو؛
حالم خیلی خوب نبود
با سوجون(رل قبلیش) تموم کرده بودم
لباسامو پوشیدمو رفتم بار
نشستم سر میز و ی ویسکی سفارش دادم
شروع کردم ب خوردن
وقتی تموم شد یکی دیگه هم سفارش دادم
بعد از خوردن ویسکی دوم خیلی مست شده بودم
یکمی نشستم و بعد بلند شدم ک برم اما با یکی بر خورد کردم
چشمامو ک باز کردم سرم رو فرو رفته تو سینه ی عضلانی ی مرد خوشتیپ حس کردم
ی قدم ب سمت عقب برگشتم و بهم سلام کرد
کوک؛سلام(مست)
ات؛س.سلااام(مست)
کوک؛ت.الان ب من خوردی!
ات؛خندههه.آ.آرهه
کوک؛خوب بشین.مهمون من ی ویسکی هم میخوریم
ات؛عاه خنده.باشههه(شیت)
راوی؛ ات و کوک یکمی باهم گپ میزنن و کل شب رو باهم میگذرونن
روز بعد
ات ویو؛با نور خورشید چشمامو باز کردم
با لباس بیرون رو تخت خوابم برده بود
سرم خیلی درد میکرد
ی کم ب دیشب فکر کردمو تقریبا همه چیو یادم اومد
ات؛هوففف بزا ی پیام ب کوک بدم
لایک پلیزز💜
شرط.۱۰ تا لایک.۱۰ تا کامنت
@melina_armyy
۲۲.۶k
۰۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.