زندگی پر معنا
#زندگی_پر_معنا
P23
{ویو کوک}
داشتم پوشه ها رو مرتب میکردم که از اتاق کار ا.ت صدای داد اومد رفتم ببینم کیه.... که یکی دستمو کشید.....
اون لینا بود
=:دستمو ول کن (جدی.)
لینا :نمیخوام
=:گفتم دستمو ول کن هر*زه(داد)
لینا :ه.. هر*زه؟... من هر*زه ام یا اون دختره ی عوضی که همیشه در کو**نته ها(داد)
=:اینم شد سوال.. (پوزخند)
......................
بدون اینکه به اون دختره توجه کنم رفتم تا ببینم ا.ت حالش خوبه یا نه که یهو یه صدای... جیغ شنیدم...
ادامه دارد.....
P23
{ویو کوک}
داشتم پوشه ها رو مرتب میکردم که از اتاق کار ا.ت صدای داد اومد رفتم ببینم کیه.... که یکی دستمو کشید.....
اون لینا بود
=:دستمو ول کن (جدی.)
لینا :نمیخوام
=:گفتم دستمو ول کن هر*زه(داد)
لینا :ه.. هر*زه؟... من هر*زه ام یا اون دختره ی عوضی که همیشه در کو**نته ها(داد)
=:اینم شد سوال.. (پوزخند)
......................
بدون اینکه به اون دختره توجه کنم رفتم تا ببینم ا.ت حالش خوبه یا نه که یهو یه صدای... جیغ شنیدم...
ادامه دارد.....
۳.۲k
۱۳ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.