Did I crush my victim?
پارت ۱۲
ویو سونگمین
بعد دستمو گرفت و از اونجا اوردتم بیرون.
سونگمین: استاد شما چرا...
بنگ چان: بعدا حرف میزنیم فعلا برو سر کلاست.
سونگمین: چشم
رفتم داخل و سر جام نشستم.
جونگین: چیشد برای چی صدات کرده بودن؟
سونگمین: بعد برات تعریف میکنم استاد اومد.
جونگین: باشه
تمام مدت فکرم درگیر بنگ چان بود. چرا باید شهریه منو میداد؟ واقعا هیچی به ذهنم نمیرسه.
بعد کلاس
جونگین: خب تعریف کن
سونگمین: باشه ، رفتم داخل اتاق مدیر که مادرم.....(تعریف کردن).
جونگین: اووو
سونگمین: اره دیگه فقط به کسی نگو.
جونگین: خیالت راحت به کسی نمیگم.
سونگمین: ولی واقعا برام سواله چرا استاد اون کارو کرد.
جونگین:شاید از رو مهربونیش بوده. ایتاد همیشه مهربونه و کمکمون میکنه.
سونگمین: شاید.....اوه اوه استاد برم پیشش.
جونگین: باشه هر چی شد بعد برام تعریف کن بای بای.
سونگمین: باشه بای.
بدو بدو رفتم پیش بنگ چان.
سونگمین: ببخشید استاد میتونم باهاتون صحبت کنم؟ راجب همون موضوع.
بنگ چان: اره بیا بریم تو حیاط.
با بنگ چان رفتیم تو حیاط و رو یکی از صندلی ها نشستیم.
سونگمین: استاد شما چرا شهریه منو دادین؟
ویو بنگ چان
واییی چی بگم حالاا؟! بگم از رو مهربونیم بوده؟ باور میکنه؟ اها فهمیدم چی بگم.
بنگ چان: سونگمین، تو همیشه شاگردی بودی که نمراتت بالا بود. همیشه سعی میکردی بهترین باشی و همیشه تلاش میکردی ، خودت هم درس خوندن رو دوست داشتی. چرا باید بخاطر پول از درس خوندن دست بکشی؟
ویو سونگمین
با تک تک کلامتش آرامش میگرفتم. اولین نفری بود که تلاش هامو دید ، اولین نفری بود که ازشون تعریف کرد. این مرد محشره
سونگمین: استاد....ممنونم..ممنونم ، حتما یروز براتون جبران میکنم.
بنگ چان: خواهش میکنم.
ویو بنگ چان
یونا با این پسر چیکار کردی؟ خودم یروز خفت میکنم.
بنگ چان: سونگمین، داری گریه میکنی؟
سونگمین: ببخشید....اولین نفری هستید که این حرف هارو بهم میزنید. خیلی خوشحالم کرد.
ویو سونگمین
بعد دستمو گرفت و از اونجا اوردتم بیرون.
سونگمین: استاد شما چرا...
بنگ چان: بعدا حرف میزنیم فعلا برو سر کلاست.
سونگمین: چشم
رفتم داخل و سر جام نشستم.
جونگین: چیشد برای چی صدات کرده بودن؟
سونگمین: بعد برات تعریف میکنم استاد اومد.
جونگین: باشه
تمام مدت فکرم درگیر بنگ چان بود. چرا باید شهریه منو میداد؟ واقعا هیچی به ذهنم نمیرسه.
بعد کلاس
جونگین: خب تعریف کن
سونگمین: باشه ، رفتم داخل اتاق مدیر که مادرم.....(تعریف کردن).
جونگین: اووو
سونگمین: اره دیگه فقط به کسی نگو.
جونگین: خیالت راحت به کسی نمیگم.
سونگمین: ولی واقعا برام سواله چرا استاد اون کارو کرد.
جونگین:شاید از رو مهربونیش بوده. ایتاد همیشه مهربونه و کمکمون میکنه.
سونگمین: شاید.....اوه اوه استاد برم پیشش.
جونگین: باشه هر چی شد بعد برام تعریف کن بای بای.
سونگمین: باشه بای.
بدو بدو رفتم پیش بنگ چان.
سونگمین: ببخشید استاد میتونم باهاتون صحبت کنم؟ راجب همون موضوع.
بنگ چان: اره بیا بریم تو حیاط.
با بنگ چان رفتیم تو حیاط و رو یکی از صندلی ها نشستیم.
سونگمین: استاد شما چرا شهریه منو دادین؟
ویو بنگ چان
واییی چی بگم حالاا؟! بگم از رو مهربونیم بوده؟ باور میکنه؟ اها فهمیدم چی بگم.
بنگ چان: سونگمین، تو همیشه شاگردی بودی که نمراتت بالا بود. همیشه سعی میکردی بهترین باشی و همیشه تلاش میکردی ، خودت هم درس خوندن رو دوست داشتی. چرا باید بخاطر پول از درس خوندن دست بکشی؟
ویو سونگمین
با تک تک کلامتش آرامش میگرفتم. اولین نفری بود که تلاش هامو دید ، اولین نفری بود که ازشون تعریف کرد. این مرد محشره
سونگمین: استاد....ممنونم..ممنونم ، حتما یروز براتون جبران میکنم.
بنگ چان: خواهش میکنم.
ویو بنگ چان
یونا با این پسر چیکار کردی؟ خودم یروز خفت میکنم.
بنگ چان: سونگمین، داری گریه میکنی؟
سونگمین: ببخشید....اولین نفری هستید که این حرف هارو بهم میزنید. خیلی خوشحالم کرد.
۱۰.۹k
۲۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.