عشق اجباری مافیا پارت ۱۰
ا/ت ویو
بیدار شدم بدنم خیلی درد می کرد ولی توی انباری نبودم تو اتاق جیمین بودم که یهو یونا اومد و گفت خوشگل بهوش اومدی؟
ا/ت:یونا من چیکار کردم که گیر همچین آدمی افتادم؟
یونا:بمیرم الهی تف تو روی جیمین.
ا/ت:جیمین کو حالا؟(فازت چیه؟😂)
یونا:نمی دونم فک کنم پایینه. اصلا بره به درک
ا/ت:خیلی خوشحالم که تو رو دارم.
یونا:بوسسسس
ا/ت:یونا ...جیمین خیلی لینا رو دوست داره؟
یونا:خیلی زیاد همه دارییش رو میده حتی اگه اون دارایی جونش باشه. ولی لینا فقط بخاطر پول باهاشه خیلی دلش می خواد اموال جیمین رو بالا بکشه ولی هرچقدر به جیمین بگی باور نمی کنه.
ا/ت: بیا بریم پایین
یونا:بیا بریم عزیزممممممم
*رفتن پایین
اجوما:خوبی دخترم؟(نگران)
ا/ت:اره مرسی اجوما
یونا:اجوما جیمین کو؟
اجوما:با اون هرزه رفتن پیکنیک(اجوما از شما بعیده😂🗿)
یونا:جیمین دیگه خیلی داره زیاده روی می کنه.
ا/ت:من میرم بخوابم.
یونا:نمی خوای چیزی بخوری ؟
ا/ت: نه اشتهام کور شد.
یونا:باشه برو عشقم.(اینا باید باهم باشن😂)
*جیمین میاد.
یونا:هوییییی کجا میری وحشیی؟
جیمین:باز چته؟
یونا:دختر مردمو کتک میزنی؟
جیمین:اون دیگه زن منه.
یونا:تو یه عوضی به تمام معنایی
جیمین: تموم شد ؟میتونم برم؟
یونا:به اون لینا فک نکن اون فقط دنبال پولته عشق حالیش نمیشه.
جیمین:حرف مفت نزن چون اونموقع مجبورم بلایی بدتر از ا/ت سرت بیارم.
یونا:اونوقت منم میبینم بابا همچیو ازت میگیره .
جیمین: ایششش
دینگ دینگ ( صدای تلفن😂)
جیمین: بله
لینا:اوپاااااااا هق ا/ت بله من پیام تهدید فرستاده هق(گریه ی مصنوعی😐)
جیمین:الان میرم یه بلای دیگه سرش میارم دختره ی هرزه.
لینا:اوپااااا اینکارو نکن دختره هق گناه داره ولی می تونی خدمتکارش کنی هق فقط همینو می خوام هق.
ادامه دارد و.....
آیا می دانستید فحش دادند کار بسیار زشتی است؟😂
#فیک #سناریو #وانشات
ساری اگه بد بودد.مایل به حمایت؟؟✨
بیدار شدم بدنم خیلی درد می کرد ولی توی انباری نبودم تو اتاق جیمین بودم که یهو یونا اومد و گفت خوشگل بهوش اومدی؟
ا/ت:یونا من چیکار کردم که گیر همچین آدمی افتادم؟
یونا:بمیرم الهی تف تو روی جیمین.
ا/ت:جیمین کو حالا؟(فازت چیه؟😂)
یونا:نمی دونم فک کنم پایینه. اصلا بره به درک
ا/ت:خیلی خوشحالم که تو رو دارم.
یونا:بوسسسس
ا/ت:یونا ...جیمین خیلی لینا رو دوست داره؟
یونا:خیلی زیاد همه دارییش رو میده حتی اگه اون دارایی جونش باشه. ولی لینا فقط بخاطر پول باهاشه خیلی دلش می خواد اموال جیمین رو بالا بکشه ولی هرچقدر به جیمین بگی باور نمی کنه.
ا/ت: بیا بریم پایین
یونا:بیا بریم عزیزممممممم
*رفتن پایین
اجوما:خوبی دخترم؟(نگران)
ا/ت:اره مرسی اجوما
یونا:اجوما جیمین کو؟
اجوما:با اون هرزه رفتن پیکنیک(اجوما از شما بعیده😂🗿)
یونا:جیمین دیگه خیلی داره زیاده روی می کنه.
ا/ت:من میرم بخوابم.
یونا:نمی خوای چیزی بخوری ؟
ا/ت: نه اشتهام کور شد.
یونا:باشه برو عشقم.(اینا باید باهم باشن😂)
*جیمین میاد.
یونا:هوییییی کجا میری وحشیی؟
جیمین:باز چته؟
یونا:دختر مردمو کتک میزنی؟
جیمین:اون دیگه زن منه.
یونا:تو یه عوضی به تمام معنایی
جیمین: تموم شد ؟میتونم برم؟
یونا:به اون لینا فک نکن اون فقط دنبال پولته عشق حالیش نمیشه.
جیمین:حرف مفت نزن چون اونموقع مجبورم بلایی بدتر از ا/ت سرت بیارم.
یونا:اونوقت منم میبینم بابا همچیو ازت میگیره .
جیمین: ایششش
دینگ دینگ ( صدای تلفن😂)
جیمین: بله
لینا:اوپاااااااا هق ا/ت بله من پیام تهدید فرستاده هق(گریه ی مصنوعی😐)
جیمین:الان میرم یه بلای دیگه سرش میارم دختره ی هرزه.
لینا:اوپااااا اینکارو نکن دختره هق گناه داره ولی می تونی خدمتکارش کنی هق فقط همینو می خوام هق.
ادامه دارد و.....
آیا می دانستید فحش دادند کار بسیار زشتی است؟😂
#فیک #سناریو #وانشات
ساری اگه بد بودد.مایل به حمایت؟؟✨
۶۰.۰k
۱۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.