قسمت چهارم
اسدور به همراه ۲ تا دخترشون رفتن خونه
ایبیکه به اسیه زنگ میزنه
مکالمه اسیه و ایبیکه
آیبیکه سلام اسیه چرا نمیاین میخوایم سفره
رو بندازیم
اسیه ملیسا حالش بد شد بردیمش بیمارستان الان تازه رسیدیم خونه
ایبیکه بلا به دور باشه عزیزم من فردا
میام ببینمش
اسیه مرسی باشه عزیزم خوش اومدی خداحافظ
ایبیکه خداحافظ
دوروک اسیه من ملیسا رو گذاشتم رو تختش مرسی پمادشو بزنی؟
اسیه باشه داروشو دادی؟
دوروک آره دادم
اسیه میره پماد ملیسا رو میزنه
ملیسا اخ مامان اروم تر
اسیه باشه دارم اروم میزنم
ملیسا یه چیزی رو از من پنهون میکنی؟
ملیسا نه مامان چه ربطی داره
اسیه مطمئنی؟
ملیسا آره
اسیه تو ذهنش من که میدونم یه چیزی
رو قایم میکنه
ملیسا تو ذهنش اگه بهش بگم اون
زنیکه یه بلایی سر منو انیسا میاره پس
بهش میگم
ملیسا مامان من دوتا چیزو بهت میگم
اسیه بگو
ملیسا اولین چیزو بابا بهت میگه دومیش
اینه که ...................
ملیسا برای اسیه همه چی رو تعریف میکنه
ایبیکه به اسیه زنگ میزنه
مکالمه اسیه و ایبیکه
آیبیکه سلام اسیه چرا نمیاین میخوایم سفره
رو بندازیم
اسیه ملیسا حالش بد شد بردیمش بیمارستان الان تازه رسیدیم خونه
ایبیکه بلا به دور باشه عزیزم من فردا
میام ببینمش
اسیه مرسی باشه عزیزم خوش اومدی خداحافظ
ایبیکه خداحافظ
دوروک اسیه من ملیسا رو گذاشتم رو تختش مرسی پمادشو بزنی؟
اسیه باشه داروشو دادی؟
دوروک آره دادم
اسیه میره پماد ملیسا رو میزنه
ملیسا اخ مامان اروم تر
اسیه باشه دارم اروم میزنم
ملیسا یه چیزی رو از من پنهون میکنی؟
ملیسا نه مامان چه ربطی داره
اسیه مطمئنی؟
ملیسا آره
اسیه تو ذهنش من که میدونم یه چیزی
رو قایم میکنه
ملیسا تو ذهنش اگه بهش بگم اون
زنیکه یه بلایی سر منو انیسا میاره پس
بهش میگم
ملیسا مامان من دوتا چیزو بهت میگم
اسیه بگو
ملیسا اولین چیزو بابا بهت میگه دومیش
اینه که ...................
ملیسا برای اسیه همه چی رو تعریف میکنه
۵.۳k
۱۴ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.