فیک منو نجات بده
پارت ۵
جسی.نه نه نه تقصیر من نیست
؛خودم دیدم
+ببریدش
جسی هی دست و پا میزد که نبرنش
تهیونگ به ات نگاه میکنه
_چ.چیزی شده
+نه بیا ایتا رو جمع کن
_چ.چ.چشم
ات شروع میکنه به جمع کردن میز
؛تهیونگ
+بله
؛رفتارت تند نیست یکم
+نمیدونم مثلا مافیام
؛ولی ات دوست تو بود
+بود الان نیست من نمیتونم ببخشمش اون جای منو به پلیسا لو داده
ات صدای ته رو میشنوه و میاد تو حال
_ چی داری میگی
ته میاد یقه ات رو میگیره
+چی میگی ه ر ز ه تو جای منو به پلیسا لو دادی
_دارم میگم من لو ندادمممممم .داد.
تهیونگ یکی میزنه تو صورت ات
؛بسته
ات سرش رو پایین میندازه و میره تو آشپزخونه
ذهن ات.باید ی نقشه بکشم که اینجا فرار کنم
•ساعت ۱۲ شب•
#فیک
جسی.نه نه نه تقصیر من نیست
؛خودم دیدم
+ببریدش
جسی هی دست و پا میزد که نبرنش
تهیونگ به ات نگاه میکنه
_چ.چیزی شده
+نه بیا ایتا رو جمع کن
_چ.چ.چشم
ات شروع میکنه به جمع کردن میز
؛تهیونگ
+بله
؛رفتارت تند نیست یکم
+نمیدونم مثلا مافیام
؛ولی ات دوست تو بود
+بود الان نیست من نمیتونم ببخشمش اون جای منو به پلیسا لو داده
ات صدای ته رو میشنوه و میاد تو حال
_ چی داری میگی
ته میاد یقه ات رو میگیره
+چی میگی ه ر ز ه تو جای منو به پلیسا لو دادی
_دارم میگم من لو ندادمممممم .داد.
تهیونگ یکی میزنه تو صورت ات
؛بسته
ات سرش رو پایین میندازه و میره تو آشپزخونه
ذهن ات.باید ی نقشه بکشم که اینجا فرار کنم
•ساعت ۱۲ شب•
#فیک
۶.۹k
۰۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.