رمان اجرای عاشقانه-پارت چهاردهم
رمان اجرای عاشقانه-پارت چهاردهم
ایون جونگ میاد طرفمو میگه:
-سلام!ببینم توی کلاس ما افتادی؟
من-بله
جی یئون-چه خوب!فکرکنم بتونیم سه تا دوست خوب بشیم!از اول که اومدی ازت خیلی خوشم اومده
من از سر ذوق همانند الاغ جوانی که گویا به وی تیتاب داده اند ذوق می کنم و لبام کش میاد و میگم:
-جدی؟وای من خیلی شما هارو دوس دارم یعنی درواقع توی گروه تیارا همه رو دوس دارم ولی عاشق شما دونفرم
ایون جونگ-پس دوستیم دیگه؟
من-من از خدامه
ایون جونگ و جی یئون میان طرفمو دستاشو میارن سمتم و اول ایون جونگ دستشو میذاره جی یئونم روش منم میذارم روی دست جی یئون و باهم هورا می کنیم بعدم باهم میخندیم!
ایون جونگ-زنگ تفریح باید همه چیزو درمورد خودت بهمون بگیا
جی یئون-راس میگه همه چیزو موبه مو!خط به خط!کلمه به کلمه!حرف به حرف
من با خنده می گم:
-باشه بابا!ولی واقعا توی خوابمم نمیدیدم به این زودی دوست پیدا کنم و دوستام شما باشین!
ایون جونگ میخواد چیزی بگه که در کلاس باز میشه و نگاه هرسه مون میچرخه سمت در...
جی بی وارد کلاس میشه من با ذوق میرم طرفشو می گم:
-وااااااااااااای تو هم اینجایی؟
جی بی میخنده و میگه:
-انقدر خوشحال شدی؟
من-معلومه دیگه!
برمی گردم سمت دخترا و چند قدم میرم سمتشون و میگم:
-شما جی بی رو میشناسید نه؟
جی یئون-آره خوب اونم مثل ماس خوب
من-مثل شماس؟
ایون جونگ سریع میگه:
-آره خوب اونم مثه ما دانش آموز همین کلاسه
من-آهان از اون نظر؟
ایون جونگ میگه:
-شما همو از کجا میشناسین؟
من-خوب من امروز با جی بی اومدم
جی یئون-جدی؟ما فکر کردیم با سهون و لوهان اومدی؟
باتعجب میگم:
-مگه اونا اومدن اینجا؟
ایون جونگ-آره دیگه مگه ندیدی توی حیاط چقدر بچه ها دورشون جمع شده بودن؟
من-مگه دور اونا جمع شده بودن؟من فکرکردم دعوایی چیزیه!بچه ها یه لحظه من تا پایین برم الان میام
از پله ها با عجله میرم پایین!ای سهون بدجنس تو که مسیرت با من یکی بوده چرا منو نیوردی؟
میرسم به در دفتر که میبینم سهون و لوهان نشستن و خانوم مدیرم نیست!میرم طرف شیشه و میزنم بهش که نگاه هردوشون کشیده میشه سمتم!به سهون اشاره می کنم که بیاد ولی یه نگاه بهم میندازه و باز دوباره روشو میکنه یه طرف دیگه
دوباره میزنم روی شیشه که لوهان با سرش اشاره می کنه که چیه؟
من با انگشتم به سهون اشاره می کنم!بعد لوهان به طرز بانمکی اخم میکنه و به سهون اشاره می کنه یعنی که عصاب نداره!من با دستم اشاره می کنم که بزن پس کلش و در کمال ناباوری لوهان یکی میزنه پس کلش که سهون یهویی روشو برمیگردونه و زل میزنه به لوهان و چیزی می گه که من نمی فهمم اما می بینم که لوهان با انگشت اشاره به من اشاره می کنه و سریع میدوه و میاد بیرون!
من میرم پشت دیوار قایم میشم و اشاره می کنم اونم بیاد!لوهان با خنده میاد طرفم و نکته حرص درارش اینجاس که کاملا با آرامش راه میره!باحرص زل میزنم بهش که سرعت مبارکشو بیشتر می کنه و میاد سمتم!
من-سلام
لوهان-سلام تو اینجا چیکار می کنی؟
آروم میگم:
-خیر سرم مدرسمه
لوهان آروم میزنه به پیشونیش و میگه:
-اوخ راس میگیا!خوب حالا چی شده؟
من-هیچی با سهون خان کار داشتم
لوهان-باز شما دوتا چیکار کردین؟
من-بیخیال صحبت کردن درمورد یه آدم مغرور و اخمو و بداخلاق فقط اعصابمونو خط خطی می کنه
-اهم اهم
با ترس برمی گردم پشت سرم و بادیدن سهون از ترس میپرم و میرم پشت سر لوهان
لوهان میخنده و میگه:
-چیزی شده سهون؟
سهون-نه خیرم اومدم دنبالتون که بریم واسه انتخاب شخصیتی که لازم داشتی جناب لو!
لوهان-میگم سهون جسیکا خوبه به نظرت؟
سهون با تعجب نگاهی به لوهان بعدم به من میندازه و میگه:
-اگه میخوای گند بزنی به کارت عالیه!
من-وایسا وایسا موضوع چیه؟مگه من چمه؟
سهون-تو اصلا میدونی ما داریم درمورد چی حرف میزنیم؟
من-اصلا درمورد هرچی!مهم اینه که من خیلی هم دختر خوبی ام
بعد حق به جانب زل میزنم بهش!
لوهان-ببین جسیکا من قرار موزیک ویدیوی تکیمو اینجا اجرا کنم!
من باذوق میگم:
-واقعااااااااااااااااااااااا؟خوب؟
-بعد قراره یه شخصیت دختر هم داشته باشیم
من-خوب؟
لوهان-و این دختر قراره از توی مدرسه انتخاب بشه
من-خوب؟
لوهان-میشه انقدر نگی خوب؟تمرکزمو از دست میدم
من-خوب
لوهان-این دختر قراره به عنوان یه دانش آموز جدید وارد این مدرسه که توی موزیک ویدیوی من یه مدرسه موسیقیه بشه!ولی برخلاف علاقش به موسیقی و صدای خوبش رقصش خوب نیست!موقع گروه بندی های امتحانات ترم هردونفر باید یه اجرا داشته باشن همه گروهاشونو انتخاب میکنن و میمونیم من و اون دختر و مجبور میشیم باهم برداریم منم کمکش می کنم تا رقص یاد بگیره و بعد موقع امتحان برخلاف انتظار بقیه ما بهترین اجرا رو ارائه میدیم و نمره کاملو از آن خودمون می کنیم!
من-خوب؟
لوهان-خوب که خوب!تو می تونی این دختر باشی؟
ایون جونگ میاد طرفمو میگه:
-سلام!ببینم توی کلاس ما افتادی؟
من-بله
جی یئون-چه خوب!فکرکنم بتونیم سه تا دوست خوب بشیم!از اول که اومدی ازت خیلی خوشم اومده
من از سر ذوق همانند الاغ جوانی که گویا به وی تیتاب داده اند ذوق می کنم و لبام کش میاد و میگم:
-جدی؟وای من خیلی شما هارو دوس دارم یعنی درواقع توی گروه تیارا همه رو دوس دارم ولی عاشق شما دونفرم
ایون جونگ-پس دوستیم دیگه؟
من-من از خدامه
ایون جونگ و جی یئون میان طرفمو دستاشو میارن سمتم و اول ایون جونگ دستشو میذاره جی یئونم روش منم میذارم روی دست جی یئون و باهم هورا می کنیم بعدم باهم میخندیم!
ایون جونگ-زنگ تفریح باید همه چیزو درمورد خودت بهمون بگیا
جی یئون-راس میگه همه چیزو موبه مو!خط به خط!کلمه به کلمه!حرف به حرف
من با خنده می گم:
-باشه بابا!ولی واقعا توی خوابمم نمیدیدم به این زودی دوست پیدا کنم و دوستام شما باشین!
ایون جونگ میخواد چیزی بگه که در کلاس باز میشه و نگاه هرسه مون میچرخه سمت در...
جی بی وارد کلاس میشه من با ذوق میرم طرفشو می گم:
-وااااااااااااای تو هم اینجایی؟
جی بی میخنده و میگه:
-انقدر خوشحال شدی؟
من-معلومه دیگه!
برمی گردم سمت دخترا و چند قدم میرم سمتشون و میگم:
-شما جی بی رو میشناسید نه؟
جی یئون-آره خوب اونم مثل ماس خوب
من-مثل شماس؟
ایون جونگ سریع میگه:
-آره خوب اونم مثه ما دانش آموز همین کلاسه
من-آهان از اون نظر؟
ایون جونگ میگه:
-شما همو از کجا میشناسین؟
من-خوب من امروز با جی بی اومدم
جی یئون-جدی؟ما فکر کردیم با سهون و لوهان اومدی؟
باتعجب میگم:
-مگه اونا اومدن اینجا؟
ایون جونگ-آره دیگه مگه ندیدی توی حیاط چقدر بچه ها دورشون جمع شده بودن؟
من-مگه دور اونا جمع شده بودن؟من فکرکردم دعوایی چیزیه!بچه ها یه لحظه من تا پایین برم الان میام
از پله ها با عجله میرم پایین!ای سهون بدجنس تو که مسیرت با من یکی بوده چرا منو نیوردی؟
میرسم به در دفتر که میبینم سهون و لوهان نشستن و خانوم مدیرم نیست!میرم طرف شیشه و میزنم بهش که نگاه هردوشون کشیده میشه سمتم!به سهون اشاره می کنم که بیاد ولی یه نگاه بهم میندازه و باز دوباره روشو میکنه یه طرف دیگه
دوباره میزنم روی شیشه که لوهان با سرش اشاره می کنه که چیه؟
من با انگشتم به سهون اشاره می کنم!بعد لوهان به طرز بانمکی اخم میکنه و به سهون اشاره می کنه یعنی که عصاب نداره!من با دستم اشاره می کنم که بزن پس کلش و در کمال ناباوری لوهان یکی میزنه پس کلش که سهون یهویی روشو برمیگردونه و زل میزنه به لوهان و چیزی می گه که من نمی فهمم اما می بینم که لوهان با انگشت اشاره به من اشاره می کنه و سریع میدوه و میاد بیرون!
من میرم پشت دیوار قایم میشم و اشاره می کنم اونم بیاد!لوهان با خنده میاد طرفم و نکته حرص درارش اینجاس که کاملا با آرامش راه میره!باحرص زل میزنم بهش که سرعت مبارکشو بیشتر می کنه و میاد سمتم!
من-سلام
لوهان-سلام تو اینجا چیکار می کنی؟
آروم میگم:
-خیر سرم مدرسمه
لوهان آروم میزنه به پیشونیش و میگه:
-اوخ راس میگیا!خوب حالا چی شده؟
من-هیچی با سهون خان کار داشتم
لوهان-باز شما دوتا چیکار کردین؟
من-بیخیال صحبت کردن درمورد یه آدم مغرور و اخمو و بداخلاق فقط اعصابمونو خط خطی می کنه
-اهم اهم
با ترس برمی گردم پشت سرم و بادیدن سهون از ترس میپرم و میرم پشت سر لوهان
لوهان میخنده و میگه:
-چیزی شده سهون؟
سهون-نه خیرم اومدم دنبالتون که بریم واسه انتخاب شخصیتی که لازم داشتی جناب لو!
لوهان-میگم سهون جسیکا خوبه به نظرت؟
سهون با تعجب نگاهی به لوهان بعدم به من میندازه و میگه:
-اگه میخوای گند بزنی به کارت عالیه!
من-وایسا وایسا موضوع چیه؟مگه من چمه؟
سهون-تو اصلا میدونی ما داریم درمورد چی حرف میزنیم؟
من-اصلا درمورد هرچی!مهم اینه که من خیلی هم دختر خوبی ام
بعد حق به جانب زل میزنم بهش!
لوهان-ببین جسیکا من قرار موزیک ویدیوی تکیمو اینجا اجرا کنم!
من باذوق میگم:
-واقعااااااااااااااااااااااا؟خوب؟
-بعد قراره یه شخصیت دختر هم داشته باشیم
من-خوب؟
لوهان-و این دختر قراره از توی مدرسه انتخاب بشه
من-خوب؟
لوهان-میشه انقدر نگی خوب؟تمرکزمو از دست میدم
من-خوب
لوهان-این دختر قراره به عنوان یه دانش آموز جدید وارد این مدرسه که توی موزیک ویدیوی من یه مدرسه موسیقیه بشه!ولی برخلاف علاقش به موسیقی و صدای خوبش رقصش خوب نیست!موقع گروه بندی های امتحانات ترم هردونفر باید یه اجرا داشته باشن همه گروهاشونو انتخاب میکنن و میمونیم من و اون دختر و مجبور میشیم باهم برداریم منم کمکش می کنم تا رقص یاد بگیره و بعد موقع امتحان برخلاف انتظار بقیه ما بهترین اجرا رو ارائه میدیم و نمره کاملو از آن خودمون می کنیم!
من-خوب؟
لوهان-خوب که خوب!تو می تونی این دختر باشی؟
۳۵.۵k
۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.