وقتی جفتتون مافیا بودین و تو عاشقش شدی(درخواستی)
بعد از یک ساعت سونگمین از اتاق اومد بیرون
🐰چی شد؟(بغض)
🐶متاسفم
🥟چ..چی؟
🐰زندت نمیزارم(رو به هیونجین)
🐶یااااا وایسین حرفمو کامل بزنم ا.ت فردا بهوش میاد
🐣هوففف خداروشکر
🥟(گریه)
🐺هیونجین چرا گریه میکنی؟
🥟خوشحالم که ا.ت حالش خوبه(گریه)
🐣برای همین داشتی گریه میکردی؟
🐺اشک شوقشه
🐣(لبخند)
🐶عمل سختی بود و دست تنها بودم،الان حس میکنم گشنمه
🐰بیا بریم یه چیز درست کنیم
🐶اومدم
سونگمین و مینهو رفتن تو اشپزخونه یه چیز درست کنن
هیونجین،فلیکس و چان مونده بودن دم در اتاقی که داخلش بودی
هیونجین رفت اشپزخونه و به سونگمین گفت
🥟میتونم برم پیش ا.ت؟
🐶اره اما بیهوشه هنوز
🥟اشکال نداره
🐶باشه،مواظب باش
🥟هوم
هیونجین میخواست بره که مینهو جلوش رو گرفت
🐰برای چی میخوای بری پیش خواهر من؟
🥟مینهو،لطفا
🐰نمیزارم
چان اومد پیششون و به مینهو نگاه انداخت و گفت
🐺مینهو
🐰باشه برو
🥟ممنون
هیونجین اومد تو اتاقی که تو داخلش بودی
و با تویی که بیهوش بودی مواجه شد
#استری_کیدز
#بنگچان
#لینو
#چانگبین
#هیونجین
#هان
#فلیکس
#سونگمین
#جونگین
#وانشات
#فیک
#سناریو
#چندپارتی
#تکپارتی
#فیکشن
🐰چی شد؟(بغض)
🐶متاسفم
🥟چ..چی؟
🐰زندت نمیزارم(رو به هیونجین)
🐶یااااا وایسین حرفمو کامل بزنم ا.ت فردا بهوش میاد
🐣هوففف خداروشکر
🥟(گریه)
🐺هیونجین چرا گریه میکنی؟
🥟خوشحالم که ا.ت حالش خوبه(گریه)
🐣برای همین داشتی گریه میکردی؟
🐺اشک شوقشه
🐣(لبخند)
🐶عمل سختی بود و دست تنها بودم،الان حس میکنم گشنمه
🐰بیا بریم یه چیز درست کنیم
🐶اومدم
سونگمین و مینهو رفتن تو اشپزخونه یه چیز درست کنن
هیونجین،فلیکس و چان مونده بودن دم در اتاقی که داخلش بودی
هیونجین رفت اشپزخونه و به سونگمین گفت
🥟میتونم برم پیش ا.ت؟
🐶اره اما بیهوشه هنوز
🥟اشکال نداره
🐶باشه،مواظب باش
🥟هوم
هیونجین میخواست بره که مینهو جلوش رو گرفت
🐰برای چی میخوای بری پیش خواهر من؟
🥟مینهو،لطفا
🐰نمیزارم
چان اومد پیششون و به مینهو نگاه انداخت و گفت
🐺مینهو
🐰باشه برو
🥟ممنون
هیونجین اومد تو اتاقی که تو داخلش بودی
و با تویی که بیهوش بودی مواجه شد
#استری_کیدز
#بنگچان
#لینو
#چانگبین
#هیونجین
#هان
#فلیکس
#سونگمین
#جونگین
#وانشات
#فیک
#سناریو
#چندپارتی
#تکپارتی
#فیکشن
۱۲.۶k
۱۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.